همسر شهید محسن حججی


به بهانه شهادت "شهید حججی"، همسرجوانش جزئیاتی را از نحوه خبردار شدن از اسارت و شهادت این شهید را روایت می‌کند. در زیر قسمتی از این گفتگو را میخوانید.

▪️از اسارت محسن چطور باخبر شدید؟
▫️سه شنبه بود که عکس محسن را در تلگرام دیدم.

▪️همان عکس معروفی را که محسن را اسیر داعشی‌ها نشان می‌دهد؟
▫️بله همان عکس را دیدم. من تلگرام محسن را روی گوشی خودم نصب کرده بودم، یک دفعه دیدم دریکی از گروه‌هایی که با دوستانش داشت، عکسی را فرستادند و گفتند برای آزادی این اسیر دعا کنید. من عکس را باز کردم و دیدم این اسیر محسن من است.😔

▪️چه حالی داشتید؟
▫️انتظار اسارتش را نداشتم به‌خاطر همین شوکه شدم اما چون محسن از من خواسته بود کمک کنم در مسیر شهادت باشد، آرزو کردم که به همان هدفش برسد .🕊
من می‌دانستم که اگر محسن الان هم شهید نشود،‌اول و آخر شهید می‌شود،‌چون مسیرش شهادت بود و با تمام وجودش شهادت را می‌خواست.🕊

▪️همسر شما در این عکسی که منتشر شده،‌ آرامش عجیبی دارد،‌ آنقدر که این آرامشش نظر همه را جلب کرده و در این چند روز خیلی ها از اسیری می‌گویند که بدون ذره‌ای ترس مقابل داعشی‌ها ایستاده. خودتان محسن را در این عکس چطور دیدید؟
▫️همان طور که بود دیدم. شما این عکس را نگاه کنید، انگار نه انگار که شوهر من تیر خورده و اسیر دست داعشی هاست، عکس طوری است که انگار محسن، آن نیروی داعشی را اسیر گرفته . به چشم‌های شوهر من نگاه کنید، اصلا ترس در این چشم‌ها نیست، همه‌اش شجاعت است، دلیری است، ‌محسن توی این عکس مثل کوه است، با صلابت است.✌️
بگذارید یک خاطره‌دیگر برایتان تعریف کنم،من امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر «یازهرا» حکاکی شده بود. وقتی محسن می‌خواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی. گفت من این یکی را با خودم می‌برم، من از اینها به‌خاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم،‌من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم. بعد من در این تصاویری که بعد از شهادت محسن از پیکر بی‌سرش منتشر شده،دقت کردم دیدم این انگشتر دستش نبود. مطمئتنم که داعشی‌ها انگشتر او را از دستش درآورده‌اند چون اسم حضرت زهرا(س) رویش حک شده بود.😔

▪️خبر شهادت محسن را کی شنیدید؟
▫️ساعت سه بامداد چهارشنبه...
من اصلا خواب به چشمم نمی‌آمد، بعد از اینکه عکس اسارتش را دیده بودم مدام فکر می‌کردم که الان محسن در چه حالی است، یک دفعه دیدم در گروه های تلگرامی زدند که شهید بی‌سر،شهادتت مبارک... 🕊🌷🕊
دیدم این شهید بی‌سر، محسن من است.😔 همان موقع فهمیدم که محسن به آرزویش رسید. من افتخار کردم که محسن شهید شده ،‌گفتم خدایا شکرت که محسن به آرزویش رسید.
همان موقع فکرکردم که چقدر شوهرمن پیش اهل بیت عزیز بود که از هرکدام یک نشانه‌گرفت و شهید شد. دیدم دشمن برای امام علی(ع) خنجر کشید، برای همسر من هم خنجر کشید، سر شوهرمن را مثل امام حسین(ع) ازتن جدا کردند، محسن مثل علی اکبر جوان بود، مثل حضرت زینب(س) اسارت کشید... دیدم ارادت شوهر من به اهل بیت آنقدر زیاد بود که از هرکدام یک نشانه گرفت و شهید شد.❤️

▪️یعنی تصویر پیکر بی سرهمسرتان را هم بعد از شهادت دیدید؟
▫️بله من تصویر بدن بی‌سرش را دیدم، خیلی‌ها به من گفتند که این عکس را نبین، گفتند تو همان عکسی را ببین که محسن استوار ایستاده و اسیر شده، این یکی را نگاه نکن. اما من گفتم نه اینطور نگویید، مگر حضرت زینب(س) در مجلس یزید نفرمودند که «ما رایت الا جمیلا.» من هم هیچ چیز جز زیبایی در این مسیر، در این عکس نمی‌بینم.

آخرین پنجشنبه سال در باغ بهشت همدان

 

یکی از آیـینهای کهن پـیش از نوروز یاد کردن از درگذشتگان است و ایرانیان به این مناسبت در آخرین پنجشنبه سال به زیارت اهل قبور می روند.

تشییع پیکر شهدای گمنام در سالروز شهادت حضرت زهرا(س)

 

شهدا, حجاب و شهدا, مادر شهید, زن چادری, دختر محجبه

تشییع پیکر شهدای گمنام صبح امروز پنج شنبه دوازدهم اسفند 1395 همزمان با سالروز شهادت حضرت صدیقه زهرا سلام الله علیها با حضور پرشور مردم رشت و دروه لرستان برگزار شد.

 

شیــر زنان روزگار

شیــر زنان روزگار

 

 

مراسم تشییع پیکر یازده شهید جنگ تحمیلی در مشهد - 1394

مراسم تشییع پیکر یازده شهید جنگ تحمیلی صبح یکشنبه 23 اسفند ماه 1394 و همزمان با روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در شهر مشهد مقدس با حضور گسترده مردم برگزار شد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

تجلیل خانواده‌ شهدا از ابراهیم حاتمی‌کیا

 
 
 
 
مراسم تجلیل از تلاش‌ها و مجاهدت‌های ابراهیم حاتمی‌کیا در سال‌های فعالیتش برای نمایش رشادت‌های شهدا در مقاطع مختلف و به بهانه جدیدترین ساخته این کارگردان «بادیگارد»‌ توسط خانواده‌های شهدای هسته‌ای و مدافع حرم شامگاه پنجشنبه ۲۹ بهمن در ایوان شمس برگزار شد.
 
حاتمی‌کیا در این مراسم گفت: من ۵۴ سال از خداوند عمر گرفته‌ام و همیشه سعی کرده‌ام با دلم نفس بکشم و زندگی کنم و آنچه را که احساس کرده‌ام درست است به هر نحوی شده بگویم و بابت اینکه ممکن است برای خودم دشمن بتراشم ، خجالت نکشم .
 
 
 
 
 
آرمیتا فرزند و شهره پیرانی همسر شهید رضایی‌نژاد در حاشیه برگزاری مراسم تجلیل خانواده‌ شهدا از ابراهیم حاتمی‌کیا
 
ادامه نوشته

تشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی

تشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی صبح دوشنبه 30 آذرماه 1394 در مقر مهندسی نیروی زمینی سپاه برگزار شد.
 
 
تشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, حجاب و شهداتشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, حجاب و شهدا
 
 
تشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, حجاب و شهدا
 
 
تشییع پیکر شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, شهید مدافع حرم علی اکبر ملک شاهی, حجاب و شهدا
 
 
 
 

شهیده منیره سیف

 

شهیده منیره سیف

 

حاج ابراهیم سیف که خود یکی از رزمندگان افتخار آفرین هشت سال دفاع مقدس است نحوه شهادت دخترش را اینگونه بیان می‌کند:


دخترم منیره ، نو عروسم که فقط ۱۷ سال سن داشت عاشق ولایت وحضرت امام خمینی (ره) بود و برای پیروزی انقلاب و ورود حضرت امام به ایران قبل از انقلاب روزه و خیرات ، نذر کرده بود


و با پیروزی انقلاب جذب کارهای فرهنگی، تربیتی و قرآنی در بسیج شد و در آن دوران حلقه‌ای از دختران انقلابی آن زمان را به دور خود جمع کرده بود.


منافقین کوردل او را با چند نامه تهدید به ترور کرده بودند و به او گفته بودند دست از امام و انقلاب بردار وگرنه تو را ترور می‌کنیم که او توجه‌ای به نامه‌های تهدید آمیز آنها نکرد

و در آخر نیز به خاطر عقیده‌اش و حمایت از امام و انقلاب توسط آنها با نارنجک ترور شد .


اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک عدوهم اجمعین

 

شهیده منیره سیف

 

مادران چشم انتظار

 

مراسم تشییع و خاکسپاری دو شهید گمنام ظهر روز پنج شنبه ( 28 شهریور 1392 ) با حضور اقشار مختلف مردم در بویین زهرا استان قزوین برگزار شد.

 

407643_830

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : رادکانا

 

اگر از قیامت نمی ترسید ، دل ما را خون نکنید!!


خانمی به دفتر نهضت سواد آموزی تلفن کرد و گفت: آقای قرائتی!  پسرم مفقود الاثر شده و پسر دیگری ندارم.هروقت به خیابان میروم و بد حجابی میبینم  دلم خون میشود...   شما در تلویزیون بگویید:  اگر از قیامت نمیترسید ، دل مارا خون نکنید!!

خانمی به دفتر نهضت سواد آموزی تلفن کرد و گفت: آقای قرائتی!

پسرم مفقود الاثر شده و پسر دیگری ندارم.هروقت به خیابان میروم و بد حجابی میبینم

دلم خون میشود...

 شما در تلویزیون بگویید:

اگر از قیامت نمی ترسید ، دل ما را خون نکنید!!





شیــر زنان روزگار


شیــر زنان روزگار

شیر زنان آسمانی ، همپای مردان ، مردانه ایستادند...


يك ملت وقتى معتقد به جهاد شد، در همه‌ى ميدانها پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانع‌تراشها ببيند، احساس تكليف كند، احساس تعهد كند؛ اين ميشود جهاد؛ جهاد اسلامى اين است.

جهاد گاهى با جان است، گاهى با مال است، گاهى با فكر است، گاهى با دادن شعار است، گاهى با حضور در خيابان است، گاهى با حضور در پاى صندوق رأى است؛

اين ميشود جهاد فى‌سبيل‌اللَّه؛ و اين است كه يك ملت را رشد ميدهد، طراوت ميدهد، تازگى ميدهد، اميد ميدهد و يك ملت پيش ميرود.

اين پايبندى را با استحكام فراوان حفظ كنيد. بدانيد اين پيشروى ادامه پيدا خواهد كرد و به توفيق الهى و به حول و قوه‌ى الهى، آن دشمنى‌ها هم به هيچ نقطه‌اى نخواهد رسيد و ملت ايران پيروز همه‌ى اين ماجراها خواهد بود.


مقام معظم رهبری  1389/8/2




يك ملت وقتى معتقد به جهاد شد، در همه‌ى ميدانها پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانع‌تراشها ببيند، احساس تكليف كند، احساس تعهد كند؛ اين ميشود جهاد؛ جهاد اسلامى اين است.  جهاد گاهى با جان است، گاهى با مال است، گاهى با فكر است، گاهى با دادن شعار است، گاهى با حضور در خيابان است، گاهى با حضور در پاى صندوق رأى است؛  اين ميشود جهاد فى‌سبيل‌اللَّه؛ و اين است كه يك ملت را رشد ميدهد، طراوت ميدهد، تازگى ميدهد، اميد ميدهد و يك ملت پيش ميرود.  اين پايبندى را با استحكام فراوان حفظ كنيد. بدانيد اين پيشروى ادامه پيدا خواهد كرد و به توفيق الهى و به حول و قوه‌ى الهى، آن دشمنى‌ها هم به هيچ نقطه‌اى نخواهد رسيد و ملت ايران پيروز همه‌ى اين ماجراها خواهد بود.  مقام معظم رهبری  1389/8/2



يك ملت وقتى معتقد به جهاد شد، در همه‌ى ميدانها پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانع‌تراشها ببيند، احساس تكليف كند، احساس تعهد كند؛ اين ميشود جهاد؛ جهاد اسلامى اين است.  جهاد گاهى با جان است، گاهى با مال است، گاهى با فكر است، گاهى با دادن شعار است، گاهى با حضور در خيابان است، گاهى با حضور در پاى صندوق رأى است؛  اين ميشود جهاد فى‌سبيل‌اللَّه؛ و اين است كه يك ملت را رشد ميدهد، طراوت ميدهد، تازگى ميدهد، اميد ميدهد و يك ملت پيش ميرود.  اين پايبندى را با استحكام فراوان حفظ كنيد. بدانيد اين پيشروى ادامه پيدا خواهد كرد و به توفيق الهى و به حول و قوه‌ى الهى، آن دشمنى‌ها هم به هيچ نقطه‌اى نخواهد رسيد و ملت ايران پيروز همه‌ى اين ماجراها خواهد بود.  مقام معظم رهبری  1389/8/2



http://lists.jamaran.ir/fa/Files/GalleryImage/2011/190863_copy_Fixd.jpg



http://lists.jamaran.ir/fa/Files/GalleryImage/2011/190859_copy_Fixd.jpg



http://lists.jamaran.ir/fa/Files/GalleryImage/2011/190894_copy_Fixd.jpg



يك ملت وقتى معتقد به جهاد شد، در همه‌ى ميدانها پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانع‌تراشها ببيند، احساس تكليف كند، احساس تعهد كند؛ اين ميشود جهاد؛ جهاد اسلامى اين است.  جهاد گاهى با جان است، گاهى با مال است، گاهى با فكر است، گاهى با دادن شعار است، گاهى با حضور در خيابان است، گاهى با حضور در پاى صندوق رأى است؛  اين ميشود جهاد فى‌سبيل‌اللَّه؛ و اين است كه يك ملت را رشد ميدهد، طراوت ميدهد، تازگى ميدهد، اميد ميدهد و يك ملت پيش ميرود.  اين پايبندى را با استحكام فراوان حفظ كنيد. بدانيد اين پيشروى ادامه پيدا خواهد كرد و به توفيق الهى و به حول و قوه‌ى الهى، آن دشمنى‌ها هم به هيچ نقطه‌اى نخواهد رسيد و ملت ايران پيروز همه‌ى اين ماجراها خواهد بود.  مقام معظم رهبری  1389/8/2


به نقل از : قرار گاه مرجع مطالعات زنان و عفاف و حجاب

وصیت های شهدا در مورد حجاب


«و تو اي خواهر ديني ام: چادر سياهي كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.»

(شهيد عبدالله محمودي)



«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شماييد كه دشمن را با چادرسياهتان و تقوايتان مي كشيد.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مي بيني و دشمن تو را نمي بيند.»

(سردار شهيد رحيم آنجفي)



«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.»

(شهيد محمد كريم غفراني)



«خواهرم: از بي حجابي است اگر عمر گل كم است نهفته باش و هميشه گل باش.» (شهيد حميد رضا نظام)



«از تمامي خواهرانم مي خواهم كه حجاب اين لباس رزم را حافظ باشند.»

(شهيد سيد محمد تقي ميرغفوريان)



«خواهرم: هم چون زينب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت كن.»

(طلبه شهيد محمد جواد نوبختي )



«يك دختر نجيب بايد باحجاب باشد.»

(شهيد صادق مهدي پور)



«خواهرم: حجاب تو مشت محكمي بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مي زند.»

(شهيد بهرام يادگاري)



«تو اي خواهرم... حجاب تو كوبنده تر از خون سرخ من است.»

(شهيدابوالفضل سنگ تراشان)



«به پهلوي شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مي دهم كه، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعايت كنيد.»

(شهيد حميد رستمي)



«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان:بي اعتنايي شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.» (شهيد علي اصغر پور فرح آبادي)



«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوي معنويت و صفا مي كشاند.»

(شهيد علي رضائيان)



«از خواهران گرامي خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زيرا كه حجاب خون بهاي شهيدان است.»

(شهيد علي روحي نجفي)


«مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداكاري شما رشد پيدا كردم.»

(شهيد غلامرضا عسگري)


«اي خواهرم: قبل از هر چيز استعمار از سياهي چادر تو مي ترسد تاسرخي خون من.» (شهيد محمد حسن جعفرزاده)



«خواهرم: زينب گونه حجابت را كه كوبنده تر از خون من است حفظ كن.»

(شهيد محمد علي فرزانه)



« خواهران ما در حالي كه چادر خود را محكم برگرفته اند و خود راهم چون فاطمه و زينب حفظ مي كنند... هدف دار در جامعه حاضرشده اند.»

(رييس جمهور شهيد محمد علي رجايي)



برای هر وجب خاک ایران ، تقریبا 51 قطره خون شهید داده شده

میتوانید این مسأله را حل کنید؟؟


در طول دوماه جنگ تقریبا 17500کیلومتر مربع از خاک کشورمان اشغال شد

در طول هشت سال دفاع مقدس تقریبا 213250 نفر شهید شدند

در بدن انسان سالم تقریبا 5/5نیم لیتر خون وجود دارد


مساحت کف دست انسان تقریبا 76 سانتی متر مربع است



حال حساب کنید :


برای پس گرفتن هر وجب این خاک چقدر خون ریخته شده ؟؟؟؟

جواب: برای هر وجب خاک ایران ، تقریبا 51 قطره خون شهید داده شده .

بماند که عده ای هم زخمی و جانباز شدند که خون گرمشان در مناظق جنگی بوی تازگی  میدهد .
حال !!!!


ما شرمنده شهداییم ؟؟؟ یا مدیون شهدا ؟؟؟ چرا؟؟؟




حجاب و شهدا+شهید+شهدا+حجاب+محجبه+حجاب در ایران+حیا+دختر با حجاب






به مدد نویسنده وبلاگ :معماری مهری ایرانی



پوستر حجاب خون بهای شهیدان


ساده نگذر از کنار پوتین های بی پا

که پاهایشان بدن ها را بردند

تا تو آسوده قدم برداری



پوستر حجاب خون بهای شهیدان


پ,ن: دارم حس میکنم تو جامعه امر به معروف خیلی کم شده. دارم حس میکنم تو خانواده ها توجه به نوع پوشش بچه ها خیلی کم شده.

دارم حس میکنم تو بوتیک ها و لباس فروشی ها، یک لباس مناسب برا دختر خانم ها و آقا پسرای ایرانی نیست.

خدایا برسان گم کرده ای که سال ها فانوس به دست به دنبالش می گردیم...



 


سایز اصلی ( بزرگ) : 1,212 KB



برگی از دفتر خودسازی شهیده 14 ساله + عکس


شهیده دانش‌آموز « زینب کمایی » که توسط منافقین به شهادت رسید، دفتر خودسازی داشت که هر شب کارهایش را محاسبه می‌کرد، از خواندن نماز به موقع تا کم خوردن غذا


خبرگزاری فارس: برگی از دفتر خودسازی شهیده 14 ساله+عکس            شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی» که توسط منافقین به شهادت رسید، دفتر خودسازی داشت که هر شب کارهایش را محاسبه می‌کرد، از خواندن نماز به موقع تا کم خوردن غذا          خبرگزاری فارس: برگی از دفتر خودسازی شهیده 14 ساله+عکس      به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، شهید 14 ساله زینب(میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام­‌های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.      خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می‌کردند؛ زینب در سال 1359 به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.      زینب با آن‌که در «شاهین­ شهر» غریب بود اما فعالیت­های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت‌های متعدد فرهنگی، برنامه‌های خودسازی را نیز لحظه‌­ای فراموش نمی­کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته­ای­ این دانش‌آموز، مؤید این مطلب است.      فعالیت‌‌های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند­ ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.      پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح‌المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.      برگی از دفتر خودسازی شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی»      مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت می‌کند:      زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن،  خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام.      دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.      زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت می‌کرد.

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس ( باشگاه توانا ) ، شهید 14 ساله زینب (میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد ؛ پدرش به نام­‌های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.


خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می‌کردند؛ زینب در سال 1359 به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.


زینب با آن‌که در «شاهین­ شهر» غریب بود اما فعالیت­های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت‌های متعدد فرهنگی، برنامه‌های خودسازی را نیز لحظه‌­ای فراموش نمی­کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته­ای­ این دانش‌آموز، مؤید این مطلب است.


فعالیت‌‌های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند­ ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.


پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح‌المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.


خبرگزاری فارس: برگی از دفتر خودسازی شهیده 14 ساله+عکس            شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی» که توسط منافقین به شهادت رسید، دفتر خودسازی داشت که هر شب کارهایش را محاسبه می‌کرد، از خواندن نماز به موقع تا کم خوردن غذا          خبرگزاری فارس: برگی از دفتر خودسازی شهیده 14 ساله+عکس      به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، شهید 14 ساله زینب(میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام­‌های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.      خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می‌کردند؛ زینب در سال 1359 به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.      زینب با آن‌که در «شاهین­ شهر» غریب بود اما فعالیت­های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت‌های متعدد فرهنگی، برنامه‌های خودسازی را نیز لحظه‌­ای فراموش نمی­کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته­ای­ این دانش‌آموز، مؤید این مطلب است.      فعالیت‌‌های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند­ ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.      پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح‌المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.      برگی از دفتر خودسازی شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی»      مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت می‌کند:      زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن،  خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام.      دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.      زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت می‌کرد.

برگی از دفتر خودسازی شهیده دانش‌آموز «زینب کمایی»



مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت می‌کند:

زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن،  خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام.


دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.


زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت می‌کرد.



مطالب مرتبط : شهیده سیده طاهره هاشمی ، شهید شاخص سال 92+عکس

شهید یعقوب ابراهیم نژاد


اگر میدانستم که هر بار که کشته میشوم یک فرد بی حجاب ، به آغوش حجاب در بر میگیرد حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.


شهید یعقوب ابراهیم نژاد

مراسم استقبال از پیکر شهیدان دوران دفاع مقدس


حجاب و شهدا+شهدا+شهید+دختر


مراسم استقبال از پیکر شهیدان دوران دفاع مقدس



غیرت

غیرت زنان و مردان+حجاب +محجبه

 

مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن ،


زمان تشیع و تدفینم گریه نکن ،


زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن ،

 
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را . وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت مادرم گریه کن که اسلام در خطر است .

شهید سعید زقاقی


پ ن : فكر كنم الان وقت گریه كردن فرا رسیده . . .





به نقل از : وبلاگ حجاب ایرانی  

گِله ای نیست ، همینطوری بگرد !!

خواهرم ،


اگه به این روز اعتقاد نداری ،




گِله ای نیست.

همینطوری بگرد !!





منبع : گروه سایبری مهندس میرزایی

فروشی نیست!


دختر یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!


شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت و نه برداشت، محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، بروبیایی دارد. هرجور بود قضیه را فیصله داد.


دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمد چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت:«ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.»


ساکنان ملک اعظم1، منزل شهید کاوه، ص4


 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

چکیده ای از زندگینامه شهید محمود کاوه

ادامه نوشته

خواهرم! فاطمه وار سختی ها را تحمل كن

خواهرم! فاطمه وار سختی ها را تحمل كن.

فرازی از وصیت‌نامه شهید فریدون مقدوری


جان من و حجاب تو ...

آنقدر زندگی با او شیرین بود که چیزی بیاد ندارم...

فقط آخرین جمله اش در ذهنم ماند که لبخندی زد و گفت " جون من و حجاب تو ... "


 

"همسر شهید"

 

hejab+hijab+چادر+حجاب و شهدا+حجاب+دختر+حیا
 
 


تشییع شهدای گمنام دفاع مقدس در تهران

 

چادر+حجاب+با حجاب+دختر با حجاب+حیا+زینت زن

 

تشییع شهدای گمنام دفاع مقدس در تهران

 

اخطار رزمندگان درباره وضعیت حجاب+عکس

رزمندگان

این عکس را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی و مجاهدان فعال در دفاع مقدس با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد.

تصویر زیر مربوط به امضای طومار توسط رزمندگان اسلام علیه «لاابالی گری و بی حجابی در پشت جبهه ها» می باشد. از شواهد عکس بر می آید که متعلق به بچه های لشکر حضرت رسول باشد. مخاطب طومار مشخص نیست اما طبیعتاً باید فرمانده «کمیته های انقلاب اسلامی» باشد که در آن سال ها وظیفه مبارزه با منکرات را بر عهده داشت. زمان ثبت عکس نیز بین سال  1364 تا 1365 می باشد.

 این تصویر را باید یکی از اسناد منحصربه فرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی با پدیده مفاسد اجتماعی به شمار آورد. پرونده ای که هنوز هم یکی از چالش های جدی باورمندان به انقلاب اسلامی با دولت هایی است که می آیند و می روند.

ابعاد عکس آن مقدار هست که بتوان بیشتر متن طومار را خواند . آن چه از متن طومار قابل رویت می باشد به این قرار است:

«...پس از عرض سلام و تشکر از آن جناب در رابطه با زحمات و تلاش های فراوانی که در جهت انقلاب برای سرکوبی منافقین و مبارزه با منکرات کشیده اید، اخیراً اخبار بسیار ناگواری در رابطه با شیوع لاابالی گری و بی حجابی در سطح شهر تهران به جبهه ها می رسد و رزمندگان که شهر و دیار خود و خانواده های خویش را در امان خدا و در پناه حکومت [غیر قابل رویت] رها نموده اند نگران می سازد. جای تأسف دارد [ غیرقابل رویت] گذشت چند سال از پیروزی انقلاب خونبار اسلامی ، عده ای آلت دست بیگانه به اشاعه علنی فحشا مشغولند. حزب الله مظلومانه مجبور به سکوت گردیده است. عزیزانی  [ غیرقابل رویت] فرزندان ، همسران ، پدران و برادران شان در جبهه ها مشغول  [ غیرقابل رویت]  چگونه در مقابل تجاوز آشکار به حقوق خویش سکوت کنند و رزمندگانی که نوامیس خویش را به جمهوری اسلامی سپرده و به میادین نبرد رهسپار شده اند


، چگونه با فراغت بال از پشت جبهه ها  [ غیرقابل رویت] مشغول شوند؟

ما رزمندگان اعزامی از استان تهران ضمن اعلام این که به حسب فرمان امام هرگز جبهه ها را ترک نخواهیم کرد و با تمام[ غیرقابل رویت]  که به حزب الله در این رابطه وا داشته شود ، استخوان در گلو و خار در چشم مردانه در مصاف کفار و کفرپیشگان خواهیم جنگید تا خدا فتح و نصرت نهایی خود را آشکار سازد ، از جنابعالی تقاضا داریم که هر چه سریعتر به این امر رسیدگی نموده و ضمن ارشاد افراد فریب خورده ، با عوامل بیگانه قاطعانه برخورد کنید و اخطار رزمندگان اسلام را به ایشان ابلاغ فرمایید و در این رابطه اگر صلاح می دانید  [ غیرقابل رویت] ...»


رزمندگان

حجاب پیام شهدا---زینت زن=حفظ حجاب ((Hejab pix))+عکس