چرا همیشه آدم بدا بهترن ؟
پرسیدم چرا فاحشهها خوشگلترن؟!
چرا پسرای دختر باز جذابترن؟!
چرا آدمای الکلی و سیگاری باحالترن؟!
چرا با اونایی که دیگران رو مسخره میکنن بیشتر به آدم خوش میگذره؟!
چرا اونایی که خیانت میکنن، تهمت میزنن، غیبت میکنن، دروغ میگن موفقترن؟!
چرا همیشه بدا بهترن!؟
پرسید: .... پیش خدا یا مردم؟
دیگه چیزی نگفتم!
بىگمان گرامىترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.
إنّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ... [حجرات/13]
آیا عدالت این است که زنان و کنیزانت را در پشت پرده ،و مارا در بین نامحرمان جا داده اى؟
🌸 حجاب ، یکی از پیام های عاشورا 🌸
یزید فاجعه کربلاء را با تبلیغات فراوان پیروزى خواند و مردم را براى تماشاى پیروزیهایش دعوت کرد، به محض اینکه قافله اسراءنزدیک شهر دمشق رسید ، ام کلثوم نزد شمر آمد و فرمود:
ما را از راهى ببر که تماشاچیانِ کمترى جمع شده اند و سرهاى مطهّر شهیدانمان را از بین محمل و کجاوه هاى ما جدا کن و آنها را در جلو قافله حرکت بده تا توجّه مردم به دیدن آنها جلب گردد و صورت دختران پیامبر از نگاه نامحرمان محفوظ بماند.
ام کلثوم اینگونه مسؤلیت خویش را ادا نمود ولى به این در خواست توجهى نگردید.
⭕قافله اسیران به شهر شام داخل شد سهل بن سعد ساعدى مى گوید:
ناگاه دیدم زنانى بر شتران بى روپوش سوارند نزدیک شدم واز نخستین زن پرسیدم کیستى ؟!
گفت : سکینه دختر امام حسین (ع ) هستم.
گفتم : آیا حاجتى دارى تا برآرم که من سهل بن سعد ساعدى هستم جّد تو را دیدم و حدیث او را شنیدم.
گفت : اى سهل به حامل این سر بگو که آنرا پیشتر بَرد تامردم مشغول نگریستن آن شوند و به اهل حرم (ناموس) پیغمبر(ص) نگاه نکنند.
سهل مى گوید: چهار صد دینار دادم تا سر را جلوتر بُردند.
قافله اسیران را نزد یزید آوردند زینب (علیهاالسلام ) لب به اعتراض گشوده فرمود:
اى پسر آزاد شده !! آیا عدالت اینستکه زنان و کنیزانت را در پشت پرده و مارا در بین نامحرمان جا داده اى ؟
امّا سکینه (علیهاالسلام ) اندوه جانکاهش را با گریه اظهار مى کند.
وقتى یزید از او پرسید: چرا گریه مى کنى ؟
فرمود: چگونه گریه نکند کسى که روپوشى ندارد تا با آن صورتش را از تو و نامحرمانى که در مجلس تو حاضرند بپوشاند؟
✘ آرى او مى گرید که چرا روپوشى برصورت ندارد.
و بدینسان یکی از پیام های مکتب عاشورا نیز حفظ حجاب است .
⚠منبع:
فلسفه حجاب ، ص۸۱
به نقل از صفحه ی ─═हई♚پرنسس های چادری♚ईह═─
دو حکایت جالب از عفاف
روزی زلیخا با یوسف خلوت کرد و از فرصت به دست آمده استفاده نمود. روبه یوسف کرد و گفت: سرت را بلند کن و به من نگاهی کن.
یوسف گفت: می ترسم هیولای کور و نابینایی بر دیدگانم سایه افکند.
- زلیخا: به به! چه چشم های شهلا و زیبایی داری!
- یوسف: همین دیدگان من در خانه ی قبر، نخستین عضوی هستند که متلاشی شده و روی صورتم می ریزند.
- زلیخا: چه قدر بوی خوشی داری!
- یوسف: اگر سه روز بعد از مرگ من بوی مرا استشمام نمایی، از من فرار می کنی.
- زلیخا: چرا نزدیک من نمی آیی؟
- یوسف: چون می خواهم به قرب خداوند نایل شوم.
- زلیخا: گام بر روی فرش های پر بها و حریر من بگذار و خواسته مرا برآور.
- یوسف: می ترسم بهره ام در بهشت از من گرفته شود.
وقتی که زلیخا استقامت و پاک دامنی یوسف را دید و یقین کرد که تسلیم هوس های او نمی شود، از راه تهدید وارد شد و به یوسف گفت: حالا که چنین است تو را به شکنجه گران زندان می سپارم...
یوسف با کمال نیرو گفت: باکی نیست، خدا یاور من است.
****************
امام علی (علیه السلام) فرمودند: همراه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتیم، دیدیم پیامبر به شدت گریه می کنند. عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت، چرا گریه می کنی؟ فرمودند: ای علی! در شب معراج زنانی را در عذاب های گوناگون دیدم، از این رو گریه می کنم. از جمله فرمودند:
1. زنی را دیدم که به مویش آویزان است و مغز سرش از شدّت گرما می جوشد.
2. و زنی را دیدم که به دو پایش آویزان شده است.
3. و زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد.
4. و زنی را دیدم که با قیچی ها گوشت بدن خود را بریده بریده می کرد.
5. و زنی را دیدم که صورت و بدنش می سوخت و او روده های خود را می خورد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) عرض کردند: ای حبیب و نور چشمم! به من بگو عمل آن زن ها در دنیا چه بود که این گونه مجازات می شدند.
- زنی که به مویش آویزان شده بود و مغز سرش از گرما می جوشید، به خاطر آن بود که در دنیا موی سرش را از نامحرمان نمی پوشاند.
- زنی که به دوپایش آویزان بود، به خاطر آن بود که در دنیا بدون اجازه ی شوهرش از خانه بیرون رفت.
- زنی که گوشت بدنش را می خورد، به خاطر آن بود که در دنیا اندام خود را برای نامحرمان آرایش می کرد.
- زنی که با قیچی ها گوشت بدنش را می برید، به خاطر آن بود که او در دنیا خودفروشی می کرد و خود را برای کام جویی عیّاشان در معرض تماشای آن ها می گذاشت.
- زنی که صورت و بدنش می سوخت و روده های خود را می خورد، به خاطر آن بود که بین زن و مرد نامحرم رابطه ی نامشروع برقرار می نمود و در این جهت دلاّلی می کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در پایان فرمودند: «وَیل لامرأۀٍ اَغضَبَت زوجَها و طوبی لامرأۀٍ رضی عنها زوجُها؛ وای بر زنی که شوهرش را خشمگین کند و خوشا به حال زنی که شوهرش از او خشنود باشد». (1)
پی نوشت:
1. اقتباس از: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 10 و بحارالانوار، ج 103، ص 246 – 245 و کتاب پوشش زن در اسلام، ص 53 – 52.
منبع: با معارف اسلامی آشنا شویم، شماره ی 40
سرود ملی حجاب و عفاف باصدای حامد زمانی + دانلود
حامد زمانی، خواننده ارزشی و جوان کشورمان در آخرین اثر هنری خود به موضوع حجاب و عفاف پرداخته است.
وی که با رجانیوز گفتگو می کرد اعلام داشت این اثر را به ساحت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تقدیم می کند.
گفتنی است این ترانه را میلاد عرفانپور سروده که به تنظیم امید رهبران و آهنگسازی حامد زمانی ساخته شده است.
میکس و مستر این اثر هنری نیز توسط شاهین منصوری و علی درخشنده انجام گرفته است.
دانلود صوت با کیفیت بالا
دانلود صوت با کیفیت متوسط
دانلود کلیپ
بگو که آتش جهنم بسیار سوزان تر است
در خیابان به من گفت:
در این گرمای تابستان زیر چادر آب پز نمیشی؟
و بعد انگار کسی در گوشم گفت:
«...قل نار جهنم أشد حرّاً»
بگو که آتش جهنم بسیار سوزان تر است.
یادگاریست که از حضرت مادر دارم
چادرم تاج بهشتیــــست که بر ســـردارم
یادگاریســـت که از حضـــرت مــادر دارم
تیــــرها بر دل دشمــــن زده با هــــر تارش
مــــن محــال اســت که آن را ز ســــرم بـــردارم
يک شب ،هـزار شب مي شود…!
با خودش گفتـه بود:
“يک شب که هزار شب نمي شود”
رفته بود مراسـم عروسي!
چند سال بعد
يکي دل همسـرش را بـُـرد
در يک مراسم عروسي!
و چندين سـال بعد
يکـي دل پسرش را
…
آري
در مکتب ِ مـا
يک شب ،هـزار شب مي شود…!
مردم شهری که همه در آن میلنگند ، به کسی که راســـت راه می رود میخندند.......!
آقا جون چادر رو سر کردم تا بیایی
آقا جون چادر رو سر کردم تا بیایی
میدونم حیله دجال عوض شده
بیا سوء استفاده ها عوض شده
با حجاب پوشالی دارن سر میدونند ما رو
میدونم خیلی دلت با چادریاست
میدونم چادر میبینی یاد چادر خاکی میفتی
میدونم انتقام چادر خاکی رو میگیری
میدونم حفظ دینت یکیش حجابه
میدونم ارزش چادر رو برام گفتی
آقا جون میگیم حجاب حجاب حفظ دینه
بیا خودتم بگو حجاب حجاب حفظ دینه
آقا جون دعات باشه پشت سر این بچه ها
که هی میگن زینت زن حفظ حجاب اوناست
به همت کاربر گرامی و پر حضور ، آقای " ابراهیم یوسفی "
خواهشا جلوی من از حجابت کم نذار
نامه ی یک برادر شوهر به زن داداش ..
"من هم مثل داداشت، جونمم واسه خواهرم میدم، اما خواهشا جلوی من از حجابت کم نذار" ...
برهنه ندیدم تنم آفتاب
•• خانمهای وطن پرست آریایی توجه کنند ••
تو شاهنامه ، افتخار زن ایرانی اینه که حتی آفتاب هم تنشونو ندیده!!!
((( منیژه منم دخت افراسیاب ... برهنه ندیدم تنم آفتاب )))...
یا اونجایی که میخواد از دختران تورانی تعریف کنه میگه :
((( همه دخت توران پوشیده روی ، همه سرو بالا همه مشک بوی )))
یازهــرا(س)
به نقل از : ♥حجاب و عفاف♥
women یعنی وسیله مرد / wo یعنی وسیله
خیلی عجیه
عده ای از غربیان می گویند: ای خانم حق توست که بازیچه باشی...
حق توست که که نگاه های شهوت انگیز را جلب کنی...
حق توست که با هرزگان نشست و برخاست کنی...
حق توست که با مرد چشم چران ازدواج کنی...
حق توست که مثل مردان باشی...
حق توست...
درسته باید عده ای دنباله حقشان باشند...
اما گول خوردن در این زمینه بسیار است...
خلاصه که یه بنده خدا می گفت: در زبان انگلیسی به مرد Men و به زن women می گویند یعنی وسیله مرد / wo یعنی وسیله
و بی چاره آنانی که می خواهند از عده ای غربیه از حق برگشته حرف شنوی داشته باشند که زن را فقط در حد یک وسیله برای مرد و حالا تبلیغات و فروش لوازم مختلف استفاده می کند.
به همت نویسنده وبلاگ :گــــروه علمــــی فرهنگــــی آشـــــنا
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم


آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...
من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...
دشمن مــی خواهد چـــادر از سر زنانِ حسینی بردارد
جنـگ بر روی چــادر
آغازش کربــلا بود
دشمن مــی خواهد
چـــادر از سر
زنانِ حسینی بردارد...
اولین هسته مقاومت تشکیل می شود
به فـــرماندهی
زینـب
حیا یعنی : وقتی راه میری طوری نری که نگاه ها به طرفت برگرده
حیا یعنی وقتی استادت حرف میزنه و نگاهش زیاد توی چهره ات میمونه شرم کنی کنی .
حیا یعنی وقتی با یه همکلاسی پسر حرف میزنی ادای بچه مومن در نیاری که نگاهتو 180 درج بچرخونی بلکه: خودت، ازدرونت مانعی داشته باشی که شرم کنه به یه نامحرم نگاه کنه.
حیا یعنی : خودت یه خط قرمز داشته باشی دورت و توی ذهنت نسبت به محرمات الهی.
وقتی راه میری طوری نری که نگاه ها به طرفت برگرده
وقتی توی خیابون میخندی حواست به اطرافت باشه حتی به اینکه لبخندت اغواگر نباشه( همون لبخندی که همه ما دخترها داریم و خودمون هم میدونین چه اثری داره در دیگران)
حیا یعنی وقتی لباس میپوشی شرم کنی که بدنت بزنه بیرون و مواظب طرز پوشیدنت باشی
حیا یعنی وقتی از جلوی جمع پسرها رد میشی نگرانی که مبادا از پشت سر هم نگاهشون دنبالت کنه و خودتو جمع میکنی و قدمهاتو مراقبت میکنی
حیا یعنی بدون آقا بالاسر مواظب خوت باشی
حیا یعنی وقتی یه عکس بد یا فیلم بد میبینی حتی اگه کسی نبینتت خودت شرم کنی که ادامه بدی.
حیا یعنی واسه خودت کرامت و حرمت قائل باشی
حیا یعنی وقتی میبینی به خاطر ظرافت صدات بقیه برمیگردن و نگاه میکنن صدا در گلوت خفه بشه ونگران بشی مبادا با صدات روی کسی اثر بد بذاری و حرف زدنت رو محدود کنی
حیا یعنی به نظر امل بیای اما توی جمعی که دخترا و پسرا دارن با هم حرف میزنن و کرکر میخندن و لودگی میکنن وارد نشی.
حیا یعنی وقتی وارد محیطی شدی که دونفر با هم مشغولن وارد شدی تو سرخ بشی و نه اونها
حیا یعنی آزرم، شرم به جاحیا یعنی جلوی کسی که دوستش داری بیشتر مواظب رفتارت باشی و نه کمتر!
حیا یعنی خدا رو هر لحظه ناظر و حاضر بدونی.
حیا یعنی وقتی بی حیایی کردی از شرم همه وجودت هنگ کنه.
به همت نویسنده ی وبلاگ : پرواز دل
دلتون میاد چادر سر نکنید
دلتون میاد چادر سر نکنید
دلتون میاد امام تنها بزارید
این بود چکیده وصایاشون
دلتون میاد به یاد اونا نباشید
دلتون میاد خاطراتشون رو گم کنید
دلتون میاد باهاشون غریبه باشید
دلتون میاد وصیتا زمین بمونه
دلتون میاد سرشون بیاد پایین
دلتون میاد کارشون بمونه بی نتیجه
دلتون میاد تنها باشن مثل اربابشون
دلتون میاد بلرزن از خجالت
دلتون میاد کوچهبه اسمشون کنید بجا عمل به کارشون
دلتون میاد فراموش کنید کارشون
دلتون میاد فریاد کنید تو کوچه به نامشون
دلتون میاد دلتون میاد دلتون میاد
پس چادر کنید سرتون به نام فاطمه مادرشون
دلنوشته کاربر عزیز وبلاگمون " ابراهیم یوسفی "
به مد پوشان بگویید که آخرین مد کفن است

به مد پوشان بگویید که آخرین مد کفن است
موهام خراب بشه ، بهتر ازینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه…
آرایشگر گفت: عروس خانوم! دیگه کارت تموم شده. آقا داماد هم که بالا، دم در منتظره. ایشالا خوشبخت شی.بلند شد.
میدانست مرد زندگیاش از معطلی خیلی خوشش نمیآید. به خواهرش گفت: چادرم کو؟
و خواهرش چادر سفیدی را سرش انداخت.
دست گرفت به چادر و دور صورتش، به آرامی لبههای چادر را مرتب کرد.
آرایشگر گفت: خیلی خب دیگه! موهاتو خراب کردی که دختر! یه ذره شلتر بگیر .
وقتی میگم شنل کرایه کن، برای همینه دیگه…
رو کرد به آرایشگر و گفت: من نگران آخرتم بیشتر از موهام هستم.
موهام خراب بشه ، بهتر ازینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه…
به زنهای مومن بگو تا نگاه - بپوشند از کارهای گناه
به مردان مومن بگو مصطفی
بپوشند چشم خود از گناه
بمانند پاکیزه دامن و نیز
نمایند با زشتکاری ستیز
که این کار باشد شما را صلاح
چو جویید پاکی و نفس و فلاح
خدا هست آگاه از کارتان
زکل عملها و پندارتان
به زنهای مومن بگو تا نگاه
بپوشند از کارهای گناه
حفاظت نمایندخود از بدن
نسازند آلوده اندام و تن
نسازند آرایش خود عیان
ز نامحرمان نیز ماند نهان
مگر آنچه ناگاه و بی اختیار
به نا محرمان خود شود آشکار
.
.
.
.
گرمای تابستان را به جان می خرم اما حجابم را با آتش جهنم عوض نخواهم کرد
۱۱ فایده برای انجام امر به معروف و نهى از منکر، حتى اگر اثر نکرد

۱۱ فایده برای انجام امر به معروف و نهى از منکر، حتى اگر اثر نکرد:
۱) گاهی امر و نهی ما امروز اثر نمی کند، ولی در تاریخ روی فطرت و قضاوت دیگران اثر دارد. چنان که امام حسین علیه السلام در راه امر به معروف و نهی از منکر شهید شد، تا وجدان مردم در طول تاریخ بیدار شود.
۲) گاهی امر و نهی، فضا را برای دیگران حفظ می کند. چنان که فریاد اذان مستحب است، گرچه شنونده ای نباشد؛ ایستادن به هنگام قرمز شدن چراغ راهنمایی لازم است، گرچه ماشینی نباشد. زیرا حفظ قانون و فضای احترام به قانون لازم است.
۳) گاهی امر و نهی ما، گناهکاران را از گناه باز نمی دارد؛ ولی گفتن های پی در پی، لذت گناه را در کام او تلخ می کند و لااقل با خیال راحت گناه نمی کند.
۴)برای حفظ آزادی باید امر و نهی کرد؛ زیرا نگفتن، جامعه را به محیط خفقان و ترس و سکوت تبدیل می کند.
۵) امر و نهی برای خود انسان مقام آفرین است، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن می فرماید: « و من احسن قولاً ممّن دعا الی الله »
۶) امر به معروف و نهی از منکر، اگر در دیگران اثر نکند؛ لااقل برای خود ما یک نوع قرب به خداوند، تلقین و تمرین شجاعت و جلوه ی سوز و تعهد است.
۷) گاهی امر و نهی ما امروز اثر نمی کند، اما روزی که خلافکار در بن بست قرار گرفت و وجدانش بیدار شد، می فهمد که شما حق گفته اید. بنابراین اگر امروز اثر نکند، روزگاری اثر خواهد کرد.
۸) امر و نهی، وجدان انسان را آرام می کند، انسان با خود می گوید که من به وظیفه ام عمل کردم. این آرامش وجدان با ارزش است، گرچه دیگران گوش ندهند.
۹)امر به معروف و نهی از منکر، سیره ی انبیاست، گرچه دیگران گوش ندهند. قرآن می فرماید: « و اذا ذکّروا لا یذکرون » و یا بار ها می فرماید: مردم سخنان و ارشاد های پیامبران را گوش نمی دهند و از آن ها روی بر می گردانند. بنابراین ما نباید توقع داشته باشیم که همه به سخنان ما گوش بدهند.
۱۰) امر به معروف، اتمام حجت برای خلافکار است تا در قیامت نگوید کسی به من نگفت، علاوه بر آنکه عذری برای گوینده است تا به او نگویند چرا نگفتی؟
۱۱) هنگام قهر الهی، آمرین به معروف نجات خواهند یافت.به نقل از کتاب دقایقی با قران از استاد قرائتی
به نقل از وبلاگ : جنبش دانشجویی حیا
حواست باشد بانو !!!!!
شیطان شدی امروز....
چشم های پسران را ...
فردایی زود...
شیطان می شود هزاران چشم...
دل همسرت را ؛
حواست باشد بانو !!!!!

امروز تو شوهر دیگران را به هوس می اندازی
فردا شوهرت را به هوس می اندازند
امروز در کوره شهوت پسران مجرد می دمی
فردا پسرت را به راه نا کجا آباد می برند
بازی داره زمونه
خدا اصلا عجله نداره ... خیلی صبوره
10 سال دیگه میزاره تو کاست
غیر از این باشه به عدالت خدا شک می کنم...
پس بچرخ تا بچرخیم...
پشت در دادگاه طلاق با چشمهای گریون می بینمت...

حجاب حفاظت است. شما کفش هم که می پوشی بالاخره پایت گیر می کند.
آدم پا برهنه برود راحت تر است. بله! راحت تر است. اما تیغ در پایت می رود.
کفش یک بار است.اما این بار را باید کشید چون که هم بار هست هم حفاظت هست.
کفش بار است اما حفاظت است.
لباس بار است اما کرامت است.
حجة الاسلام و المسلمین قرائتی
بی حجاب ، حجاب ظهور!!
مگر میشود پاکی هزاران نگاه را بدزدی و دلت پاک باشد؟!
می گویند : بی حجابی بی دینی نیست ؛ دلت پاک باشه!

باشه قبول...بی حجاب بی دین نیست...اما قبول داری که حجاب از ضرورت های
بارز دینه؟!
حالا چجوری میشه که قلب پاک از اجرای حکم دین سرپیچی می کنه؟
این قلب از چه چیز پاکه؟ از گناه یا از اطاعت؟!
نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْض رو واسه همین دل پاکا گفتن دیگه
قلب پاک که داری؛ پس چرا آلودگی جامعه و از هم پاشیدگی بنیان خانواده ها رو
هیزم جهنم میکنی؟!
حالا نمیشه قلب و ظاهرت با هم پاک باشه؟
حرف من نیستا!
امام علی(علیه السلام) فرمودند: ایمان به قلب و زبان و عمل است.
حواست به عملت باشه
+++++++++++++++++++++++++++++++++++
گفتم: خواهرم حجابت؟
گفت: دلم پاک است.
گفتم: مگر میشود پاکی هزاران نگاه را بدزدی و دلت پاک باشد؟!
بهترین سرمایه زن چادر است
در کــلاس حـــفظ تقوا و شـرف / دختران درّند و چــادر چون صــدف
بهترین سرمایه زن چادر است / زانکـه زن را زیـنت زن چـادر است
حـفظ چـــادر در سـرای اقــتدار / دخــــتران را هـست تــاج افـــتخار
حفظ چادر حفظ دین و مذهب است/ شـــیوه زهـــرا و درس زینب است
حفظ چادر سدّ فحشا می شود / رو ســفیدی نــزد زهــرا می شود
حفظ چادر چاره ساز کارهاست / حــافظ گــل از هـجوم خـارهاست
خواهرم چادر برایت زینت است / بهترین گوهر حجاب یک زن است
به نقل از نویسنده وبلاگ : بشارت
سیاهی چادرت یک دنیا حرف دارد...

بدانکه در پس سیاهی چادرت
غربت زهرا (س) را در کوچه های مدینه،
صبر زینب (س) را درکربلا ،
شیدایی رقیه را در خرابه ی شام
تمام شیعه و مظلومیت آن را می توان دید
و تو نیز به خود ببال که عالمیان تو را در این لباس رزم و مبارزه درانتظار و قیام مهدی (عج) نظاره گر خواهند بود.
دختران را بي حجابى ننگ بود!
روزگارى شهر ما ويران نبود!
دين فروشى اينقدر ارزان نبود!
صحبت ازموسيقى و عرفان نبود!
هيچ صوتي بهتر از قرآن نبود!
دختران را بي حجابى ننگ بود!
رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود!
مرجعيت مظهر تكريم بود!
حكم او را عالمى تسليم بود....
اينك اما...
پشت پا بر دين زدن آزادگى است !
حرف حق گفتن عقب افتادگى است!
آخر اى پرده نشين فاطمه(س)!!
كى رسى برداد دين فاطمه(س)؟!
-------------------------------------------------------------------------------
روزگاری شهر ما ویران نبود
دین فروشی اینقدر ارزان نبود
صحبت از موسیقی عرفان نبود
هیچ صوتی بهتر از قران نبود
دختران را بی حجابی ننگ بود
رنگ چادر بهتراز هر رنگ بود
دختر حجب وحیــــــا قرتی نبود
خانه فرهنگ کنســـــــــرتی نبود
مرجعیت مظـــــهر تکــــریم بود
حــــکم اورا عالمی تســـــلیم بود
یک سخن بود وهزاران مشــتری
آنهم از لوث قــــرائت هــــا بری
هدیه بر رقــــاصه ها واجب نبود
قدر عالم کمــــتر از مطرب نبود
زه که در ســـــال سیــــاه دوهزار
کار فرهنـــگی شده پخــــــش نوار
ذهن صــــــاف نوجوانان محـــــل
پرشده از فیــــــلمهای مبتـــــــذل
آدمــــیت کو؟دگر آدم کــــی است
آدم قـــــرن تمــــدن برفـــی است
پشت پا بر دین زدن آزادگی است
حرف حق گفتن عقب افتادگی است
آخر ای پرده نشــــــین فاطـــــــمه
تو برس بر داد دین فاطـــــــــــمه
بی تو منکر ها همه معروف شد
کینه ها در سینه ها معطوف شد
در به روی فتــنه جویان باز شد
دشمـــــنی با دین تو آغـــاز شد
بی تو دلهامان به جان آمد بیـــا
کاردها بر استخوان آمد بیــــــا
بے حجابے آزادے نیست
بے حجابے آزادے نیست ، چون هیچ صاحب خانه اے ، با نام آزادے ، دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد ...
به نقل از وبلاگ حجاب ایرانی
پوشش تو ، بوده مُزد انقلاب؟
گوش دِه یک لحظه بر من بدحجاب
پوشش تو ، بوده مُزد انقلاب؟
میکنی بر پای خود شلوار تنگ
این ، جوابت بوده بر مردان ِ جنگ؟
موی خود کردی برون از روسری؟
میکنی با ناز و عشوه دلبری؟
گشته ای مانند یک ضرب المثل؟
میکنی از چه دماغت را عمل؟
در خیالت دختری تک میشوی؟
بهر نامحرم،عروسک میشوی؟
داده ام خون،غرق آسایش شوی
در خیابان غرق آرایش شوی؟
داده ام خون،دل شود قاموستان
تا بماند در امان،ناموستان
لحظه ای پس گوش کن بر پند ِ من
کن حیا از خون و از سربند من...

(بهلول حبیبی زنجانی)