آمریکا می خواهد اینگونه چادر را از سر زنان افغان بکشد + تصاویر

 

دشمنان ملت افغانستان به طرز خزنده و با روش های نرم، در حال تغییر دادن باورهای اسلامی مردم افغانستان هستند. در یکی از این حملات خطرناک، دشمن قصد دارد تا حجاب و حیا را از پسران و دختران مسلمان افغان باز بستاند.

مشرق- شبکه قطری الجزیره، اخیراً با پخش مستندی خارجی، پیرامون وضعیت زنان در افغانستان، چهره جدیدی از خواسته های آمریکا را درباره فرهنگ مردم مسلمان افغانستان نمایان کرد.

 

الجزیره در ذیل این فیلم مستند می نویسد: مردم از مبارزات زنان جوان افغان برای رسیدن به برابری جنسیتی حمایت می کنند.

 

در ادامه گزارش نوشتاری رسانه یاد شده پیرامون این فیلم نیز می خوانیم: با گذشت بیش از یک دهه از زمانی که طالبان از حکومت در افغانستان رانده شده اما وضعیت زنان این کشور همچنان بسیار وخیم است.

 

 

علیرغم انجام تلاش های مطلوب بین المللی و تلاش چهره های روشنفکر! دولت جدید افغانستان اما باز هم وجود فضای عصبی علیه زنان افغان در این کشور مشهود است.

 

 

… با وجود آنکه قانون حقوق بشر در افغانستان با تأکید بر حقوق زنان تصویب شده است اما گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر نیز از افغانستان اینطور می گوید که زنان این کشور همچنان در تهدید قتل، ازدواج اجباری، ازدواج در زیر سن قانونی و … قرار دارند.

 

… این ترس وجود دارد که با خروج نیروهای ناتو از افغانستان در سال ۲۰۱۴، وضعیت زنان این کشور بدتر شود.

 

این در حالی است که این نیروها همواره با استفاده از ابزارهایی که در اختیار داشته اند تلاش می کرده اند تا حقوق زنان را در افغانستان ترویج و از آن حفاظت کنند. حال اگر آنها از افغانستان خارج شوند دیگر تضمینی برای رعایت این حقوق وجود ندارد.

 

 

 

این فیلم توسط وین مک آلیستر و ترِوِر بارمن ساخته شده است.

 

 

به گزارش مشرق، فیلم یاد شده در حول فعالیت های دختری افغان به نام “نورجهان اکبر” ساخته شده است که مدعی است برای حقوق زنان در افغانستان تلاش می کند.

 

 

در فیلم اینطور نشان داده می شود که او با تعدادی از دوستانش که هیچ یک از حجاب متعارف کشور افغانستان برخوردار نیستند گروهی را تشکیل داده اند تا برای حقوق زنان افغانستان تلاش کنند.

 

 

نورجهان در تمام طول فیلم و علیرغم وجود حجاب صد در صد  در افغانستان بعنوان فرهنگ غالب؛ مانتوی کوتاه و بوت (کفش های منسوب به فاحشه های غربی) بر تن دارد.

 

او در بخشی از فیلم یاد شده، رو به دوربین می گوید: من اینها را نمی خواهم. اینکه به من می گویند موهایت را بپوشان، صورتت را بپوشان و حتی با کسی حرف نزن؛ چون تو یک زن هستی.

 

 

 

*لوازم آرایشی، سوغات نورجهان برای زنان افغان

 

سوژه اصلی فیلم اشاره شده همچنین در قسمتی از سناریوی تعریف شده به عیادت یک زن شکنجه شده به نام سحرگل در بیمارستان می رود و به عنوان هدیه برای وی لوازم آرایشی! می برد.

او حتی به دستهای بی رمق سحرگل نیز لاک می زند.

نورجهان در قسمت های مختلفی از فیلم نیز در پیاده روهای یکی از شهرهای افغانستان و در میان مردم و جوانان راه می رود.

 

پوشش او در هنگام این قدم زدن به حدّی زننده است که حتی برخی از مردم مسلمان افغان به وی اعتراض می کنند و سپس دوربین صحنه هایی را نشان می دهد که نورجهان از مردم معترض سوال “چرا” می پرسد و در بخش های دیگری نیز در مصاحبه با کارگردان فیلم مردم کشور را به ندانستن متهم می کند.

*این توطئه دامنه دار!

 

هجوم فرهنگی دشمنان در خاورمیانه و در رأس آنها، آمریکا فقط منوط به افغانستان نیست.

مدتی قبل بود که یکی از رسانه های آمریکایی گزارشی را از نیاز! مردم عراق به برگزاری فشن های لباس منتشر کرد.

 

در لیبی نیز پس از تسخیر طرابلس توسط انقلابیون و هنوز در هنگامه ای که جنگ در لیبی پایان نیافته بود، نیروهای ناتو اقدام به برگزاری یک فشن لباس های مستهجن در شهر مسلمان طرابلس کردند.

 

و در مصر و یمن و تونس و بحرین نیز اوضاع به همین گونه است. دشمن به شدت در حال تلاش است تا همانند آنچه که شرح آن در افغانستان گذشت، در تمام کشورهای مسلمان و حتی جمهوری اسلامی ایران نیز پروژه هایی را مبنی بر ترویج فمینیسم اجرا کند و با پرت کردن حواس ها، به پیشبرد نقشه های خود بیاندیشد.

 

 

 

شاید آنچه که در تعهدنامه اخیر افغانستان به آمریکا امضا شد و رسما این کشور مسلمان را در بخش هایی وابسته به آمریکا کرد گوشه ای از اهداف دشمن بود که به واسطه حملات فرهنگی اش در افغانستان و در نهایت به دلیل کمرنگ شدن مقاومت مردم این کشور در برابر بیگانگان، محقق شد.

 

 

استخدام به شرط کشف حجاب!

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، گویا برخی از شرکتهای خصوصی که تعدادشان کم هم نیست بجای استخدام کارمند، قصد دارند برده جنسی استخدام کنند.

اتفاق تاسف باری که هر روز بیشتر از روز گذشته در محیط های کاری گسترده می شود و در این میان نهادهای مسئول هم انگار توجه چندانی به جلوگیری از این فاجعه ندارند.




* وقتی درخواست های بی‌شرمانه، ورد زبان برخی مدیرعامل ها می شود! 


نگار. ج 25 سال دارد، او چندی پیش از میان آگهی های کارمند دفتری روزنامه چند جایی تماس گرفت و فرم پر کرد و در نهایت از سوی شرکت های خصوصی دعوت به کار شد. عمر فعالیت نگار در این شرکت خصوصی اما به چند هفته هم نرسید.

نگار در خصوص ماجرای استخدامش می گوید: روزی که مدیرعامل شرکت از من دعوت به همکاری کرد و من به دفتر رفتم مدیرعامل شرکت با درخواست من در خصوص حقوق پیشنهادی موافقت کرد و قرار شد که سه ماه به صورت آزمایشی کار کنم تا پس از آن مدت نام من هم در لیست بیمه قرار بگیرد، هنوز چند روزی از آغاز به کار من نگذشته بود که یک روز مدیرعامل من را به اتاقش خواند و در صحبت هایی به من فهماند با اینکه خودش زن و فرزند که به من علاقمند شده و می خواهد رابطه ای صمیمی تر از رابطه رئیس و مرئوسی با من داشته باشد!

پس از شنیدن این حرفها دیگر نمی دانستم باید چه کار کنم، اتاق را ترک کردم و از فردای آن روز دیگر به آن شرکت نرفتم و تاسف خوردم به حال خودم که چهار سال پله های دانشگاه را طی کردم تا بتواند مدرک کارشناسی مدیریت را بگیرم اما در محیط کار به جای توانایی های تحصیلی من، انتظارات نامشروع و نامناسبی از من طلب می شد.





* روابط غیراخلاقی؛ راز بقا در برخی شرکت های خصوصی 


میترا. ب 27 سال دارد. او مدتی است که شغلش را رها کرده است. وقتی در خصوص علت ترک کارش از او می پرسیم می گوید: « من چند سالی بود که در یکی از شرکت های خصوصی بزرگ و اسم و رسم در زمینه بازرگانی کار می کردم و تجربه ام در زمینه کارم هم زیاد شده بود. چندی پیش مدیر بالا دستی من تغییر کرد و مردی که یکی از اقوام نزدیک مدیر کل شرکت بود با عنوان مدیر جدید به قسمت ما آمد که از همان ابتدا سنگینی نگاهش آزار دهنده بود. هنوز مدت زیادی از حضور او به عنوان مدیر جدید نگذشته بود که یک روز پس از پایان کار و زمانی که همه کارکنان رفته بودند به اتاق من آمد و از من خواست که رابطه ای صمیمی با او داشته باشم.

مدیر جدید زمانی که با واکنش شدید من روبرو شد، دیگر چیزی نگفت اما از فردای آن روز تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به قول معروف زیراب من را بزند و در نهایت هم موفق شد با دروغ و ریا من را کار نابلد جلوه دهد و از مدیرکل بخواهد که شخص دیگری را جایگزین من کنند.»

میترا ادامه می دهد: « متاسفانه این روزها یکی از شرایط بقا در برخی از محیط های کاری خصوصی تن دادن به رابطه های غیراخلاقی است و در این میان اگر کسی مانند من نخواهد که به این ارتباطات نامناسب آلوده شود، مدام باید بیکاری را تجربه کند. »



* استخدام به شرط کشف حجاب 


بهاره. ک 24 ساله یکی از دخترانی است مدتها به دنبال یافتن شغل، آگهی های روزنامه ها را دنبال می کند.بهاره در خصوص تجربه ای که در روزهای جستجوی کار کسب کرده است، می گوید:

در خلال آگهی های های روزنامه که هر روز با آنها تماس می گرفتم، یک روز مدیر یکی از شرکت های برای مصاحبه با من تماس گرفت و من به دفتر شرکت واقع در خیابان میرداماد رفتم. بهاره ادامه می دهد: از همان زمانی که منشی در شرکت را باز کرد من به ناگاه انگار که مکانی غیر از کشور ایران وارد شده بود.

دفتر شرکت پر بود از دخترانی که بدون روسری و مانتو و حجاب، به کار خودشان مشغول بودند. من که شوکه شده بودم و دقیقا نمی دانستم ماجرا از چه قرار است با راهنمایی منشی وارد اتاق مدیرعامل شدم و مدیرعامل هم با بیان اینکه شرط استخدام در این شرکت این نوع از پوشش است گفت : « مشتری های ما غالبا شرکای بین المللی هستند و برای همین مسئله هم خانم ها در محیط شرکت نباید حجاب داشته باشند چون به ذائقه طرفهای خارجی مان چندان خوش نمی آید! اما در مقابل حقوق مناسبی را هم می دهیم! »


بهاره ادامه می دهد: « من که دیدم هوا پس است، زودتر کلام را کوتاه کردم و فرار را بر قرار ترجیح دادم و تاسف خوردم به حال دخترانی که برای حقوق بیشتر حاضر می شوند با برداشتن حجاب در چنین محیط نامناسبی و ناامنی کار کنند.»



* استفاده ابزاری از زنان نماد بارز خشونت است 


کتایون.م 28 ساله است. او در خصوص تجربه پیدا کردن کار می گوید: چون حجاب من چادر بود و روابطم هم با جنس مخالف در چارچوب شرع تعریف می شد و شوخی و خوش و بش کردن با نامحرمان دل خوشی نداشتم، معمولا هر جا که برای استخدام می رفتنم با پاسخ نه مدیر عامل روبرو می شدم چون ظاهرم به درد کار در چنان محیط هایی نمی خورد و از سوی دیگر نمی توانستم مراوده ای بی پروا با مردان داشته باشم.


کتایون با بیان اینکه پس از مدتها جستجو، شغلی را در محیطی امن پیدا کرده است ادامه می دهد: متاسفانه برخی از کارفرماها زنان را در محیط های کار تنها به عنوان جنسی زیبا می خواهند و رویکردی ابزاری به کارمندان خانم دارند که باعث شده برخی محیط های کار سالم نباشند. 

داستان زندگی نگار، میترا، بهاره و کتایون تنها چند مورد از اتفاقاتی است که هر روز در محیط های کار ما اتفاق می افتد و باعث می شود که دختران و زنان ما در محیط های کار مورد خشونت های تمام نشدنی روبرو شوند.

در این میان اما نهادهای سیاست گذار و مسئول، هستند که باید نظارتی بر محیط های کار خصوصی داشته باشند که هر مدیری به صرف داشتن سرمایه و شرکت به خود اجازه ندهد که نوامیس این مملکت را به عنوان ابزاری برای سود و هوسرانی خود به کار گیرد و در این میان این همه آسیب بر پیکره زنان و دختران و خاناوده های جامعه وارد کنند.


در این میان نیروهای انتظامی و دولت باید تمام تلاش خود را به کار گیرند که در طرحی دائمی و نه ضربتی به وضعیت شرکت ها و محیط های شغلی خصوصی نظارت همیشگی داشته باشند تا دیگر شاهد بروز چنین فجایعی در کشور نباشیم.




به نقل از : یا لثارات !
منبع: تبیان

کاری که پهلوی نتوانست انجام دهد...


پهلوی, کشف حجاب, فیس بوک, رضاخان, اعتراض به بد حجابی

 

به قول جناب عین لام:

 

کف مرتب برای مسئولین امر...

کاری که پهلوی نتوانست انجام دهد...

شما به راحتی انجام دادید...

بله کشف حجاب...

 

حجاب آن سنگری است که دشمن با فتحش اسلام را فتح می کند...

حجاب پر پرواز بود تا خدا...

 

اما همه آن را محدودیت دیدند... قید و بند دیدند...

و آزادی را در بی حجابی جستند...

و ندای مرگ بر دیکتاتور سردادند...

 

دیکتاتور واقعی نفس من و توست...

 

که نمیگذارد ما آزاد و رها به بندگی خدای مهربانمان بپردازیم...

میگوییم چرا دعایمان مستجاب نمیشود؟؟؟

خدایا مگر ما چه بدی ای کرده ایم؟

ما که چادر سفید امامزاده را هنگام داخل شدن سرکردیم و دعا کردیم...

 

 مگر نگفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؟

 

پس چه شد که اجابتمان نمیکنی؟

چرا امام زمان ظهور نمیکند؟ ما که این همه میرویم جمکران و دعا میکنیم؟

یادمان رفته است که بی حجاب ...

خود حجاب ظهور است!

 

یادمان رفته است که باحجاب خود را به خدا نشان داد...

و بی حجاب به خلق خدا...

 

اما قبرستان به من گفت:

نگران نباش...

اینجا همه باحجاب میشوند...

و در قبر آرام می گیرند...

 .

.

.

کشف حجاب برای اینکه روسری ام خیس نشود!!

رفته ام دکتر

قرار است گوش سمت راست ام را شستشو بدهد!

دکتر وارد مطب می شود در را پشت سرش می بندد

می گوید: 

خوب روسری ات را در بیار!!

یک لحظه سکوت می کنم

.

.

.

.

ادامه مطلب

hejab

ادامه نوشته

شعری از آیت الله صافی گلپایگانی درباره کشف حجاب



شعری از آیت الله صافی گلپایگانی درباره کشف حجاب



نمود آن بدسرشت کمتر از زن
برهنه بانوان در کـــوی و برزن

پــــی کشف حجــــاب آن ناکس پست
بسی کشت و بسی آزرد وبس خست

زن و دخـتر به دست پاسبانان
به هر کوی و گذر نالان وگریان

برای قسمتی اشرار بی عـار
درِفحشا گشود آن شوم غدار

چه باعفت زنی کز خوف جان داد
چه آبستن زنی کـــــو حمل بنهاد

بســــا محجوبه کز ضرب لگد مرد
بسا مستوره کاندامش شده خرد

همه جــــــا زود جشن آن گرفتند
به میل خویشتن بس یاوه بستند

زن اندر کــل دنیا هست آزاد
کجا دیده زنی این گونه بیداد

چرا مجبور در کشف حجــاب است
چرا این گونه در رنج و عذاب است


بر ایشان بیش از اندازه جفا رفت
هــــوای نفس را بین تا کجا رفت

اگر می بود ما را غیــــرت دین
نمی کردیم از این ظلم تمکین

چنان داد اختیار خیـل نسوان
به دست بی مروت پاسبانان

که شد هر بی سروپا حکم فرما
بر آن بیچارگــــان ز اعلا و ادنـــا


مگو نظمیه ،کـو دار جنایت
در او گرد آمده اهل غوایت

چه خیری پس در این کشف حجاب است؟
چه کس سیــــراب، آخر زین سراب است؟

هزاران زحمــت آرد بی حجابی
به دل ها کینه کارد بی حجابی


هزاران فتنه ها در اوست اندر
هلاک عالمی در اوست مضمر


حجاب از بهر زن فخر و وقار است
برایش در دو عالـــم افتخار است

اسناد ظلم بزرگ رضاخان براي اجبار زنان ايراني به كشف حجاب + عكس

نامه تظلم‌خواهانه زنان يزدي:
خدا مي‌داند تابحال چه تعداد زن حامله يا مريضه از ضربات پاسبانان جان سپرده‌اند.

گروه تاريخ: 16 ديماه سالروز  صدور فرمان كشف حجاب از سوي رضاخان است. تلاش براي مديرنيزاسيون جامعه ايران با الگوبرداري سطحي از ظواهر دنياي متجدد غرب سبب شد تا پادشاه انگليسي ايران همانند شدن ظاهر مردم و شهرهاي ايران و ممالك غربي را به معناي غربي شدن و متجدد شدن ايران بپندارد و بر اين اساس تلاشي زورمدارانه را براي جدا كردن مردم ايران از اعتقادات عميق و هزاران ساله ديني و اجتماعي خود آْغاز كند.



بازدید رضاشاه و محمدرضا پهلوی (ولیعهد) از صف دانش آموزان در استان مازندران  

بازدید رضاشاه و محمدرضا پهلوی (ولیعهد) از صف دانش آموزان در استان مازندران 


ادامه نوشته

حرف هایی دخترانه

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ، هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه 

رود ، صحنه پیوسته به جاست ، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...      

   

                      


اگر آن نغمه ی خرم تو باشی! بی گمان اُمل عالم ، منم.

ولی،باشد. مانعی نیست. تو بمان نغمه ی خرم،من همان اُمل عالم. نفروشم حجاب

 را به پر طاووسی. تو چطور دادی به کرکس؟ ندهم عفت خود را احدی. من کنم کفشی

 بر پا ، ساده ، هموار ، بی بلندی ، بی آهنگ.

 تا نسازند برایم پاپوشی. تا نسازم به خودم مشغول،گوشی. تا شباهنگام،بخوابم با

خیالی آسوده. من کِشم پوششی بر پا که نامش هست جوراب. پای من نیز چون تنِ

من است. تن من را همه کس لایق دیدن نیستند. من کنم چادری بر سر. من نپوشم

همه رنگ و همه طرح. من کمی ساده پوشم. من در آن اوج شلوغی ، سر به هر سو

نجنبانم ، نه!

 گاه از گوش راست ، نغمه ای آید و گاه از گوش چپم! نغمه را خوب شناسم. نغمه ها گاه

صدای گرگ و خوک است.

من همان به که اُمل باشم ، تو همان نغمه ی خرم.

تو همان آلبالو...  تو همان شفتالو.... تو همان به که گرگها ، نغمه سرایت باشند. تو

همان به که پاچه خوارت باشند. من کی ام؟ اُمل عالم.

ولی باز هم بگویم و تو نشنو:

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. خرم آن نغمه که روسیاه نباشد در یاد. نغمه ای

 تو بخوان که برایت توشه ی راه گردد.

- توشه ی راه به کجا؟؟؟

ای بابااااااااا


منبع : زیز ذره بین .... 

امام خمینی و کشف حجاب


امام خمینی :

ما مى دانيم كه اين سخنان براى كسانى كه با خيانتكارى وشهوت پرستى و نواز و رقص و هزار جور مظاهر فسق و بى عفتى بارآمدند، خيلى گران است. البته كه تمدن و تعالى مملكت را به لخت شدن زنها در خيابانها مى دانند و به گفته بى خردانه خودشان باكشف حجاب نصف جمعيت مملكت كارگر مى شود.


(لكن چه كارى همه مى دانيد و مى دانيم) حاضر نيستند مملكت با طرز معقولانه و درزير قانون خدا و عقل اداره شود. آنهايى كه اين قدر قوه تميزندارند كه كلاه لكنى را كه پس مانده درندگان اروپاست، ترقى كشور مى دانند با آنها ما حرف نداريم... آن روز كه كلاه پهلوى سرآنها گذاشتند همه مى گفتند: مملكت بايد يك شعار ملى داشته باشد.



رشد هدفمند گالري هاي زير زميني ترويج بي حجابي+تصاوير


رشد چشمگير گالري هاي زير زميني که به طور تخصصي به طراحي مانتوهاي نامناسب رو به فزوني زده است تمرکز بر روي طراحي مانتو آن هم مانتوهايي که با شئون ديني و فرهنگي ايراني اسلامي هماهنگ نيست جاي تعجب دارد.
به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ،‌دشمنان اسلام و انقلاب با ترويج بي حجابي و بي بندوباري در تلاش براي  تضعيف اعتقادات و شکستن حريم ها و خطوط قرمز جامعه ايران اسلامي مي باشند.

در اين هجوم همه جانبه بر عليه پاکدامني و حيا ، گروههايي به صورت زير زميني و گاهي آشکارا به طراحي و فروش مدهايي که مروج فرهنگ برهنگي غربي مي باشد دست مي زنند و با هدف قرار دادن نسل جوان و پولداراهاي تازه به دوران رسيده سود سرشاري را نيز نصيب خود مي کنند.


بسيار لازم و به جاست مسئولين فرهنگي و مخصوصاً نيروي انتظامي در کنار برخورد با مظاهر بي حجابي در جامعه به ريشه ها و مروجان پشت پرده اين موج بي حيايي توجه ويژه اي بنمايند و اين معضل را نه از ساقه بلکه از ريشه قطع نمايند.














قصاب و زن همسایه (عاقبت شوم بد حجابی )

 

یکی از قضات دادگستری نقل می‌کند:
در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود.
پس از گذشت چند ساعت، بچه‌ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می‌کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه‌ها طول می‌کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه‌ها می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می‌رود و پرس و جو می‌کند؛ ولی قصاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.
آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می‌رود و جریان را تعریف می‌کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می‌کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی‌اطلاعی کرد.

مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می‌بردند، رفتند.
هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می‌یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.

سرانجام با پی‌گیری‌های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:

 این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی‌کرد و سر و سینه خود را نمی‌پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه‌ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می‌لرزید، اما چاره‌ای نداشت.
در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان‌ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.


این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.


 با تخلیص، نقل از «فرشتگان زمین». ص 34 ـ تألیف عباس رحیمی، نشر جمال، قم، 1385.به نقل از گنجينه عفاف: مهدى نصيريان دهزيري

به نقل از : پایگاه علمی فرهنگی حجاب ایران

مستر همفر و حجاب

مستر هَمفر، جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، یکی از نقاط قوت مسلمانان را حجاب زنان می‏داند و می‏نویسد: «زنانِ آنان دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست».

و در جایی دیگر می‏نویسد: «به هر وسیله‏ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود و ابتدا برای گول زدن آنها [برای این] که حجاب را کنار بگذارند، باید به آن‏ها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست.

چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کرده‏اند و این یک لباس اسلامی نیست... خواه ناخواه وقتی زن‏ها از حجاب خارج شوند، مردها و جوانان فریفته می‏شوند و در نتیجه، فساد در کانون خانواده‏ها رخنه می‏کند.

برای اجرا باید اول سعی کرد زنان غیرمسلمان درکشورهای اسلامی را از حجاب خارج کرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی کنند.»

یاد داشت های مستر همفر صفحه 54



نظرات کاربران سایت صراط در مورد این مطلب

رضا خان با زنان چادری چه کرد؟ + سند + عکس

دامنه اقدامات ضد ملی و ضد دینی رضاخان تا به حدی وسیع بود که حتی در شخصی ترین شئون زندگی کارکنان دولت هم پیش می رفت. به عنوان نمونه بخشنامه هایی صادر می شد که طی آن روند منتظر خدمت كردن كاركنان ماليه در صورت بر نداشتن چادر خانم‌هايشان شرح داده می شد و بدین سان اجباری وسیع برای بی بندباری و اساس حجاب زدایی در جامعه ایرانی آغاز شد .
++++++++++++++++++

دوران پهلوی اول و دوم ر از سیاه ترین دوران ها در تاریخ ایران است. در فاصله روی کار آمدن رضاخان تا سقوط محمدرضاشاه در بهمن ۱۳۵۷ بسیاری از سیاست گذاری ها و قوانین برخلاف موازین شرعی و اسلامی اتفاق می افتاد.

در این میان قانون کشف حجاب یکی از منفورترین و البته مشهورترین این قوانین است که به دستور رضاخان به تصویب رسید. اسناد به دست آمده از سال های بعد از دی ماه ۱۳۰۷ که قانون متحدالشکل نمودن البسه به اجرا درآمد، نشان از مخالفت مردم با کشف حجاب و اصرار حکومت به برداشتن حجاب از سر زنان و گذاشتن کلاه بر سر مردان دارد! اقدامات رضاخان در اين جهت، واکنش و مخالفت‌هاي مردمي را به رهبري روحانيت باعث شد که از مهم‌ترين آنها، مي‌توان به سرکوب قيام مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مظلوم مشهد که در اعتراض به رواج بی بندباری هدایت شده تجمع کرده بودند، اشاره کرد. 

دامنه اقدامات ضد ملی و ضد دینی رضاخان تا به حدی وسیع بود که حتی در شخصی ترین شئون زندگی کارکنان دولت هم پیش می رفت. به عنوان نمونه بخشنامه هایی صادر می شد که طی آن روند منتظر خدمت كردن كاركنان ماليه در صورت بر نداشتن چادر خانم‌هايشان شرح داده می شد و بدین سان اجباری وسیع برای بی بندباری و اساس حجاب زدایی در جامعه ایرانی آغاز شد .
در ذیل چند نمونه از این اسناد ارائه می شود 

بخشنامه لزوم شركت رئيسان ادارات در تمام مجالس خصوصي و عمومي همراه با خانم‌هاي «بی چادر» خود!
اسناد کشف حجاب در ایران

و بدون چادر ارسال دادخواست تعدادي از زنان يزد به مجلس شوراي ملي، در مورد نارضايتي از رفع حجاب

اسناد کشف حجاب در ایران

در مورد جلوگيري از تبليغات واعظان مدافع حجاب...


اسناد کشف حجاب در ایران

منبع اسناد: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران /س


------------------------------------------------------------------------
به نقل از : پایگاه خبری حجاب

فعالیت های ضد حجاب زرتشتیان ایران + عکس

فعالیت های ضد حجاب زرتشتیان ایران + عکس

بر اساس قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وظیفه نظارت بر فعالیت‏های فرهنگی هنری و تبلیغاتی اقلیت‏های دینی زرتشتی، کلیمی و مسیحی برعهده اداره اقلیت‌های دینی این وزارتخانه نهاده شده است،وظیفه‌ای که گویا این روزها به فراموشی سپرده شده است!


به گزارش سرویس دینی جام نیوز به نقل از سایت ظهور، متاسفانه چندی است که اقلیت زرتشتی ضمن برگزاری مراسمات مختلط مانند: جشن تیرگان، چک دوله، همایش آرش، مسابقات فرهنگی و ورزشی و … اقدام به تصویر برداری از این مراسمات کرده و برخی از سایت‌های وابسته به این اقلیت دینی اقدام به انتشار بخشی از تصاویر زنان و دختران بی‌حجاب و بدحجاب شرکت کننده در این مراسمات می‌کنند و این در حالی است که این روزها رسانه‌های ضدانقلاب و فتنه‌گر ضمن حمله به فرهنگ حجاب و عفاف بصورت مداوم اقدام به تبلیغ و ترویج بدحجابی و بی‌حجابی می‌کنند.

 

شایان ذکر است هرچند اقلیت‌های دینی به عنوان بخش کوچکی از ترکیب جمعیتی ایران همانند سایر شهروندان ایرانی از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند و طبق بندهای 13، 26 و 64 قانون اساسی در داشتن نماینده در مجلس ،انجام مراسم دینی، تشکیل انجمن و اجرای مقررات مذهبی آزادند؛ اما تمامی این امور منوط به رعایت قوانین کشور و موازین اسلامی است.

409

 

21 تیرماه سالروز قیام مسجد گوهرشاد و روز عفاف

21 تیرماه سالروز قیام مسجد گوهرشاد و روز عفاف

فاجعه خونين حمله به مسجد گوهرشاد يکي از اوراق ننگين تاريخ در دوره رضاخان مي‌باشد. رضاخان که با زور سر نيزه و با حمايت بيگانگان به قدرت رسيد ، طرح اسلام زدايي را به اجرا گذاشت . از جمله در سال 1314 همزمان با اجباري شدن کلاه شاپو براي مردان ، زمزمه‌هاي حجاب‌زدايي زنان نيز بلند شد. روحانيون در مقابل اين توطئه ساکت ننشتند و به مخالفت پرداختند و آيت‌ا... قمي در تهران بازداشت شد . به دنبال اين مسأله مسجد گوهرشاد که چند روزي بود محل اجتماع و سخنراني عليه اسلام زدايي بود حال و هواي ديگري گرفت و اجتماعات مردمي وسيعتر و اعتراضات گسترده‌تر شد . به همين خاطر به شهرباني مشهد دستور داده شد وعاظ معروف را دستگير کنند . عده‌اي از وعاظ خراسان دستگير شدند اما روحانيون و خطبا خصوصا شيخ محمدتقي نيشابوري معروف به بهلول در افشاي سياست اسلام زدايي رضاشاه مصمم‌تر شدند سرانجام به دستور رضاشاه در روزهاي 20 و 21 تير ماه 1314 شمسي مسجد گوهرشاد که مملو از جمعيت معترض بود مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشيده شد . بيش از دو هزار تا پنج هزار تن به شهادت رسيدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت نيروهاي قزاق در آمدند.

 

شرح کامل ماجرا در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

از فردا حجاب تعطیل !

فرض کنیم حجاب ها را در جامعه برداریم، مگر چه می شود؟!

1- مردی که هر رو با انواع و اقسام خانم ها، آرایش ها، مدل ها و انواع چهره ها روبرو است، انگیزه او نسبت به همسرش کاهش می یابد و خانواده در معرض آسیب قرار می گیرد در نتیجه جامعه آسیب می بیند.


2- میل به تشکیل خانواده کم می شود. برخی معتقدند یکی از فلسفه های حجاب این است که جذابیت زن ها برای مردان باقی بماند وگرنه مرد هرگز تن به ازدواج نخواهد داد. (عاقبت برخی کشورها مثل انگلیس که به همجنس گرایی روی آورده اند.)


3- آمار خشونت علیه زنان بالا می رود. (با توجه به آمارها در کشورهای غربی)


4- افزایش تحریکات جنسی در جامعه، راندمان کار را پایین می آورد. شاهد این قضیه جداسازی دخترها و پسرها در برخی از دانشگاه های روسیه و اروپایی، جداسازی بیمارستان و واگن های خاص زنان در ژاپن است.

و ... .

 



با تشکر از وبلاگ بی تعارف

آمریکا می خواهد اینگونه چادر را از سر زنان افغان بکشد + تصاویر

دشمنان ملت افغانستان به طرز خزنده و با روش های نرم، در حال تغییر دادن باورهای اسلامی مردم افغانستان هستند. در یکی از این حملات خطرناک، دشمن قصد دارد تا حجاب و حیا را از پسران و دختران مسلمان افغان باز بستاند.

مشرق- شبکه قطری الجزیره، اخیراً با پخش مستندی خارجی، پیرامون وضعیت زنان در افغانستان، چهره جدیدی از خواسته های آمریکا را درباره فرهنگ مردم مسلمان افغانستان نمایان کرد.


الجزیره در ذیل این فیلم مستند می نویسد: مردم از مبارزات زنان جوان افغان برای رسیدن به برابری جنسیتی حمایت می کنند.


در ادامه گزارش نوشتاری رسانه یاد شده پیرامون این فیلم نیز می خوانیم: با گذشت بیش از یک دهه از زمانی که طالبان از حکومت در افغانستان رانده شده اما وضعیت زنان این کشور همچنان بسیار وخیم است.


علیرغم انجام تلاش های مطلوب بین المللی و تلاش چهره های روشنفکر! دولت جدید افغانستان اما باز هم وجود فضای عصبی علیه زنان افغان در این کشور مشهود است.



… با وجود آنکه قانون حقوق بشر در افغانستان با تأکید بر حقوق زنان تصویب شده است اما گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر نیز از افغانستان اینطور می گوید که زنان این کشور همچنان در تهدید قتل، ازدواج اجباری، ازدواج در زیر سن قانونی و … قرار دارند.


… این ترس وجود دارد که با خروج نیروهای ناتو از افغانستان در سال ۲۰۱۴، وضعیت زنان این کشور بدتر شود.


این در حالی است که این نیروها همواره با استفاده از ابزارهایی که در اختیار داشته اند تلاش می کرده اند تا حقوق زنان را در افغانستان ترویج و از آن حفاظت کنند. حال اگر آنها از افغانستان خارج شوند دیگر تضمینی برای رعایت این حقوق وجود ندارد.




این فیلم توسط وین مک آلیستر و ترِوِر بارمن ساخته شده است.



به گزارش مشرق، فیلم یاد شده در حول فعالیت های دختری افغان به نام “نورجهان اکبر” ساخته شده است که مدعی است برای حقوق زنان در افغانستان تلاش می کند.



در فیلم اینطور نشان داده می شود که او با تعدادی از دوستانش که هیچ یک از حجاب متعارف کشور افغانستان برخوردار نیستند گروهی را تشکیل داده اند تا برای حقوق زنان افغانستان تلاش کنند.



نورجهان در تمام طول فیلم و علیرغم وجود حجاب صد در صد  در افغانستان بعنوان فرهنگ غالب؛ مانتوی کوتاه و بوت (کفش های منسوب به فاحشه های غربی) بر تن دارد.


او در بخشی از فیلم یاد شده، رو به دوربین می گوید: من اینها را نمی خواهم. اینکه به من می گویند موهایت را بپوشان، صورتت را بپوشان و حتی با کسی حرف نزن؛ چون تو یک زن هستی.




*لوازم آرایشی، سوغات نورجهان برای زنان افغان


سوژه اصلی فیلم اشاره شده همچنین در قسمتی از سناریوی تعریف شده به عیادت یک زن شکنجه شده به نام سحرگل در بیمارستان می رود و به عنوان هدیه برای وی لوازم آرایشی! می برد.

او حتی به دستهای بی رمق سحرگل نیز لاک می زند.

نورجهان در قسمت های مختلفی از فیلم نیز در پیاده روهای یکی از شهرهای افغانستان و در میان مردم و جوانان راه می رود.


پوشش او در هنگام این قدم زدن به حدّی زننده است که حتی برخی از مردم مسلمان افغان به وی اعتراض می کنند و سپس دوربین صحنه هایی را نشان می دهد که نورجهان از مردم معترض سوال “چرا” می پرسد و در بخش های دیگری نیز در مصاحبه با کارگردان فیلم مردم کشور را به ندانستن متهم می کند.

*این توطئه دامنه دار!


هجوم فرهنگی دشمنان در خاورمیانه و در رأس آنها، آمریکا فقط منوط به افغانستان نیست.

مدتی قبل بود که یکی از رسانه های آمریکایی گزارشی را از نیاز! مردم عراق به برگزاری فشن های لباس منتشر کرد.


در لیبی نیز پس از تسخیر طرابلس توسط انقلابیون و هنوز در هنگامه ای که جنگ در لیبی پایان نیافته بود، نیروهای ناتو اقدام به برگزاری یک فشن لباس های مستهجن در شهر مسلمان طرابلس کردند.


و در مصر و یمن و تونس و بحرین نیز اوضاع به همین گونه است. دشمن به شدت در حال تلاش است تا همانند آنچه که شرح آن در افغانستان گذشت، در تمام کشورهای مسلمان و حتی جمهوری اسلامی ایران نیز پروژه هایی را مبنی بر ترویج فمینیسم اجرا کند و با پرت کردن حواس ها، به پیشبرد نقشه های خود بیاندیشد.




شاید آنچه که در تعهدنامه اخیر افغانستان به آمریکا امضا شد و رسما این کشور مسلمان را در بخش هایی وابسته به آمریکا کرد گوشه ای از اهداف دشمن بود که به واسطه حملات فرهنگی اش در افغانستان و در نهایت به دلیل کمرنگ شدن مقاومت مردم این کشور در برابر بیگانگان، محقق شد.



ضرر و زیان بی عفتی به شخص خود ما برمیگردد.

رفتیم به دادگاه جهت عکس برداری ...

برای مطلب جدید دنبال یه سوژه می‌گردیم..... یه زنی هست که ازش عکس می‌گیریم...بدبختی اینه که برای قابل چاپ شدن عکسش باید چند تا فیلتر به کار ببریم تا رفع اشکال بشه از چهره علیا مخدره......یه وقت به اتهام ترویج منکرات و فحشا روزنامه نره زیر توقیف..اون وقت همین بانو.....وقتی ازش می پرسی برای چی اومدی دادگاه.....میگه : شوهرم هیزه.

به زنهای مردم نگاه می کنه...... اومدم ازش طلاق بگیرم ...


دارید ملت رو...


از ماست که بر ماست


نوشته وبلاگ : قم و حجاب


کلیپی در مورد فساد اخلاقی در بی بی سی فارسی و صدای آمریکا


کلیپی در مورد فساد اخلاقی در بی بی سی فارسی و صدای آمریکا

فرمت MP4 دانلود (4.5 مگابایت)


امام خمینی و کشف حجاب

امام خمینی : ما مى دانيم كه اين سخنان براى كسانى كه با خيانتكارى وشهوت پرستى و نواز و رقص و هزار جور مظاهر فسق و بى عفتى بارآمدند، خيلى گران است. البته كه تمدن و تعالى مملكت را به لخت شدن زنها در خيابانها مى دانند و به گفته بى خردانه خودشان باكشف حجاب نصف جمعيت مملكت كارگر مى شود.

(لكن چه كارى همه مى دانيد و مى دانيم) حاضر نيستند مملكت با طرز معقولانه و درزير قانون خدا و عقل اداره شود. آنهايى كه اين قدر قوه تميزندارند كه كلاه لكنى را كه پس مانده درندگان اروپاست، ترقى كشور مى دانند با آنها ما حرف نداريم... آن روز كه كلاه پهلوى سرآنها گذاشتند همه مى گفتند: مملكت بايد يك شعار ملى داشته باشد.

میگن 17 دی سالروز کشف حجابه

در اون روزها

رضا خان ؛ دین ستیزی را با تکنولوژیک کردن ایران اشتباه گرفت




پس ایران متمدن یعنی زنان بی حجاب و مردانی با لباس واحد

در اون روزها

بعضی دولتی های مذهبی که روزیشون را دست شاه می دونستند ؛ به بی حجاب کردن زنان و دختراشون ؛ راضی شدند

در اون روزها

بعضی زنان روشنفکر ؛ به سلامتی شاه ؛ چادر بر زمین گذاشتند

در اون روزها

بعضی زنان ؛ به خاطر حفظ حجابشون ؛ دیده بانی می کردند تا گیر پاسبان وقت نیافتند

در اون روزها

زنی به خاطر حفظ حجابش ؛ هفت سال خونه نشین شد تا دم مرگش ؛ امام زمانش لبخند رضایت به او بزند

در اون روزها

بعضی ها سکوت پیشه کردند تا خونشون هدر نره و بعضی ها هدر دادند

ای بابا

زمان چه زود می گذره

الان همشون زیر خاک خوابیدند

حالا خدا ورق را برگردونده تا باز آدما را امتحان کنه

حالا میگن حجاب زینت زن

در این روزها

بعضی ها ...


ای بابا

زمان چه زود می گذره

ما هم امتحانمون را پس می دیم ؛ قبرستونو نمی بینی ...

و باز خدا ...

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

به نقل از وبلاگ دختران پیشونی سفید (رهبران هنر حجاب)

عكس العمل علما و امام خمینی (ره) به قضيه کشف حجاب


عكس العمل علما و امام خمینی (ره) به قضيه کشف حجاب

«خدا مي‌داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب. حجاب انسانيت را پاره كردند اينها. خدا مي‌داند كه چه مخدراتي را اينها هتك كردند و چه اشخاصي را هتك كردند. علما را وادار كردند با سرنيزه كه با زن‌هايشان در مجالس جشن، يك همچو جشني كه با خون دل مردم با گريه تمام مي‌شد شركت كنند. مردم ديگر هم به همين ترتيب، دسته دسته را دعوت مي‌كردند و الزام مي‌كردند كه با زن‌هايتان بايد جشن بگيريد. آزادي زن اين بود كه الزام مي‌كردند، اجبار مي‌كردند با سرنيزه و پليس، مردم محترم را، بازرگان‌هاي محترم را، علما را، اصناف را به اسم اينكه خودشان جشن گرفتند.»

--------------------------------------------------------------------------------------------

متن کامل

ادامه نوشته

ماجرای واقعی : سرباز قزاق و کشف حجاب از زن سیده

خانم خودش را می زند به نشنیدن
آن مردک می گوید:آی خانم مگر باتو نیستم حجابت را بردار.زن امتناع می کند آن ملعون دست می برد وچادر زن را پاره می کند .باخنده ای می گوید این طوری بهتر شد.آن زن هم می گوید توچادر مرا پاره کردی خدا شکمت را پاره کند.!!!!

هنوز چند قدم آن طرف تر نرفته بودند که اتومبیلی به تیر برقی برخورد می کند و تیر برق می افتد بر روی شکم آن قزاق وقتی رفتند بالای سرش دیدن شکمش با اثر اصابت تیر برق پاره شده.


منبع

تاریخ كشف حجاب در ايران


كشف حجاب در ايران رسما و علنا از سال 1314 و با فرمان رضاشاه وارد ايران شد اما پيشينه اين حركت به دوران قاجار بازمي گردد به ويژه زماني كه ما با غرب درگير مي شويم و مردم ما با جوامع غربي بيشتر آشنا مي شوند كه عمدتا ديپلمات ها، بازرگانان و فرزندان اشراف جزء اين گروه مي باشند، زيرا فقط اين گروه بودند كه فرصت خروج از كشور و آشنايي با جوامع غربي را داشتند. شايد اولين تمثيلها را از جوامع غربي بتوان در آثار ميرزا ابولحسن خان ايلچي سفير وقت ايران در انگلستان مشاهده كرد. وي در سفرنامه خود تحت عنوان «حيرت نامه سفرا» به وضعيت زنان در غرب و به ويژه به بي بند و باري آنان اشاره مي كند. ايلچي در كتاب خود مي نويسد خانمها در غرب در ميهماني هاي مختلط با مردها شركت مي كنند، بدون اين كه حجابي داشته باشند و با حيرت و حسرت از اين مساله ياد مي كند. ما در اواخر دوران محمد شاه و دوران ناصر الدين شاه شاهد ظهور فرقه بابيت و بهائيت در ايران هستيم كه در صدد شكستن ساختارهاي فرهنگي و اجتماعي در كشورمان بودند

.

 اساسا فرقه بابيه و بهائيت براي اين به وجود آمدند كه بتوانند اقتدار تشيع و اقتدار روحانيت شيعه را در ايران از بين ببرند و يكي از مسائلي كه اين فرقه دنبال مي كرد تشويق بي حجابي بود. براي اولين بار در دشت بدشت حد فاصل شاهرود و مشهد طاهره قره العين يكي از زنان بهائي -كه به فعاليت هاي تروريستي هم مشغول بود و حتي نقشه ترور عموي خود مرحوم ملا صالح برقاني را كه يكي از روحانيون برجسته بود،كشيده بود- در جلسه اي كه بابيها برگزار مي كنند تا برنامه كاري آينده خود را مشخص كنند، بدون حجاب ظاهر مي شود. تعدادي از بابيها كه فكر نمي كردند اينها تا اين حد ساختارشكن باشند، همانجا دچار ترديد شده و از اين گروه جدا مي شوند و عده ديگر نيز اين فرقه را همراهي مي كنند

.

عمده كساني كه در دوره ناصر الدين شاه و در دوران مشروطه در صدد ترويج بي حجابي در ايران بودند، به اين فرق ضاله مربوط شده و با آنها در ارتباط بودند. پس از انقلاب مشروطه نيز برخي از اعضاي وابسته به فرقه ضاله بابيت و بهائيت در اين فعاليت ها شركت داشته و در همه جا هم نفوذ مي كردند. از نهضت مشروطه گرفته تا نهضت جنگل و بعد هم اين مساله وارد دوران رضاخان شده و عملا زمينه كشف حجاب را در ايران اينها فراهم مي كنند و رضاشاه دستور نهايي را صادر مي كند.

در دوره مشروطه مردم ايران نسبت به رواج بي بند و باري معترضند كه اين بي بند و باري هم شرب خمر و هم بي حجابي را در بر مي گيرد. برخي از مطبوعات آن دوره مروج و مشوق نوعي آزادي براي زنان بودند؛ البته با شعارهاي عامه پسند مثل آموزش زنان كه في نفسه بحث خوبي است و زنان ما بايد دانش آموخته شوند تا بتوانند خانواده خودشان را بهتر اداره كنند و در امور كشور فعال تر شركت كنند. با اين شعارها، گروه هاي فمينيستي در آن دوره وارد ايران شده بودند؛ اما در پشت اين شعارها هدف خود را كه همان ساختار شكني است دنبال مي كردند. هنوز جامعه ايراني آماده پذيرش كشف حجاب نيست و آنان با پيش كشيدن مباحثي چون آزادي زنان و ارائه گزارش هايي از وضعيت زنان در غرب، اهداف خود را كه همانا سوق دادن زنان ايراني به سمت بي بند و باري بود دنبال مي كردند.

به عنوان مثال احسان الله خان كه وابسته به فرقه ضاله بهائيت و عامل نفوذي هم در نهضت مشروطه و هم در نهضت جنگل است، وقتي جنگلي ها رشت را به تصرف خود درمي آورند، زنها و مردهائي كه از ميرزا كوچك خان حمايت كرده بودند، به استقبال آنان مي آيند و در آنجا احسان الله خان خطاب به زنان محجبه انقلابي ايران مي گويد كه اين كفن هاي سياه چيست كه به دور خود پيچيده ايد؛ خود را از اين قيد و بند خلاص كنيد.

وقتي كه ميرزا كوچك خان وارد رشت مي شود، مردم متدين و انقلابي شهر در مقابل ميرزا مي ايستند و به وي مي گويند خون خواستي، داديم؛ جان خواستي، داديم؛ جوانانمان را داديم؛ سرمايه هايمان را داديم؛ اما دينمان را نمي دهيم. ميرزا متعجب مي شود و مي پرسد كه چرا اين صحبت را مي كنيد و مردم نيز گفته هاي احسان الله خان را براي ميرزا تعريف مي كنند. ميرزا متعجب مي شود و با توجه به سابقه ذهني كه از احسان الله خان داشت، در اين شرايط اطمينان حاصل مي كند كه وي يك شخص ضد دين است و از همان جا حساب خود و نهضت جنگل را از احسان الله خان جدا مي كند كه اين مساله موجب كودتاي احسان الله خان در نهضت جنگل مي شود.


پس از كودتاي 1299 شاهد فعاليت گسترده متجددين زير چتر حمايتي حكومت كودتا هستيم. اين گروه ها كار خود را از قبل يعني از سال 1293 در مطبوعات از جمله در روزنامه «كاوه» كه توسط تقي زاده و ديگران منتشر مي شد، آغاز كرده بودند و بحثشان اين بود كه بايد از طريق ديكتاتوري منور يا مشت آهنين شرايط ايران تغيير كند. اين گروه كه 53 نفر از رجال برجسته غرب گرا در دوران مشروطه بودند، و اين زمينه فكري را فراهم كرده بودند بعد از كودتا به خدمت رضاخان در آمدند. آنان تيمي هستند كه به لحاظ فكري، زمينه و مقدمات كودتا را فراهم مي كنند و بعد از كودتا مسائل فرهنگي و اجتماعي دوران رضاخان را هدايت مي كنند

.

بعد از كودتا گروه هاي ديگري هم ايجاد مي شوند مانند «كانون ايران جوان» كه دكتر علي اكبر سياسي -يكي از دانشجوياني كه به غرب رفته و باز گشته بود- آن را تاسيس كرده بود. يكي از اصول مرام نامه اين گروه، كشف حجاب است

.

اين گروه در حدود سال 1303 -زماني كه رضاخان هنوز نخست وزير بود- ملاقاتي با رضاخان داشتند. رضاخان پس از مطالعه مرام نامه اين گروه به آنها مي گويد كه من تمام مواد مرام نامه شما را از جمله كشف حجاب، اجرا خواهم كرد و به آنها مي گويد كه شما نمي خواهد دخالت كنيد؛ زيرا رضاخان نمي خواست كه آنها بروز سياسي و فعاليت سياسي نداشته باشند. رضاشاه از كودتا تا يك سال پس از سلطنتش جانب احتياط را پيش گرفته و علنا دست به مخالفت با مذهب و مظاهر ديني نمي زد. همين احتياط رضاخان، حساسيت و مخالفت جريان روشنفكري را با رضاخان برمي انگيزد و مدام به رضاخان فشار مي آورند كه چرا تغييرات را شروع نمي كند و چرا زودتر دست به كار نمي شود تا اين پروژه هر چه زودتر به مرحله اجرا در آيد كه رضاخان از آنها مهلت مي خواهد. فعاليت فرقه ضاله هم در اين دوره با توجه به فضايي كه رضاخان براي آنان فراهم كرده بود، تشديد مي شود و افرادي چون صديقه دولت آبادي كه وابسته به يك خانواده بابي است و خود او نيز بابي مسلك است به شدت در حوزه كشف حجاب و پيش برد اين پروژه فعاليت دارند. در نهايت رضاخان به سلطنت مي رسد و پروژه دين زدايي كه يكي از اركان آن كشف حجاب است در ايران آغاز مي شود.


از ابتداي دوره قاجار شاهد هجوم گسترده غرب به كشورمان هستيم اين برخورد مانند گذشته يك برخورد نظامي نيست، بلكه مي خواهند با ورود به كشور ما را به مانند مردم خود بسازند والبته اين ساخت يك ساخت غير متناسب و كاريكاتوري است. آنها مي خواهند كالاي خود را به فروش رسانده و در مرحله بعد مواد اوليه خود را تامين كنند. براي به دست آوردن بازار بايد ذائقه مردم تغيير كند، تغيير ذائقه از طريق تغيير شخصيت صورت مي گيرد بنا بر اين يك حركت گسترده اي براي تغيير رويه مردم آغاز مي شود كه در جنبه هاي مختلف قابل مشاهده است. به طور كلي آنان از هر فرصتي براي تغيير شخصيت و غربي كردن مردم ايران استفاده مي كردند؛ و هدف اصلي شان نيز دور كردن حجاب از زنان و از بين بردن كانون گرم خانواده بود.


مقابله رضاشاه با حجاب زنان از همان اوائل سلطنت وي آغاز شده بود،اما از سال 1311 اين مساله جنبه رسمي به خود گرفت. سفر به تركيه كه تنها سفر خارجي رضاشاه هم بود و به منظور ديدن پيشرفت هاي تركيه انجام شده بود، وي را براي مبارزه با حجاب و صدور فرمان كشف حجاب مصمم تر كرد. تركيه كه ميراث دار حكومت عثماني است، حكومتي كه مدعي گسترش اسلام بود؛ اما پس از جنگ جهاني اول، تركان جوان به رهبري آتاترك كه پيشينه يهودي دارد و دونمه است (دونمه به يهودياني گفته مي شود كه به ظاهر اسلام آورده اند اما همچنان يهودي هستند) زمام امور تركيه را در دست مي گيرند و از همان ابتدا رسما اعلام مي كنند كه دين را كنار مي گذارند و نظام لاييك بر تركيه حاكم خواهد شد. با ديكتاتوري آتاترك، تمام اين تغييرات در جامعه تركيه ايجاد مي شود

.

رضاخان كه به فاصله چند سال زمام امور را در ايران در دست گرفته بود، مي خواست تا با سفر به تركيه از پيشرفت هاي اين كشور ديداري داشته باشد. وي پس از سفر به تركيه به شدت تحت تاثير پيشرفت هاي ترك ها قرار مي گيرد. از جمله مسائلي كه توجه رضاخان را به خود جلب كرد، بي حجابي و كشف حجاب بود و پس از بازگشت به ايران مصمم شد تا پروژه كشف حجاب را به اجرا گذارد. دستور صادر مي شود كه زنان با حجاب نمي توانند در معابر، خيابان ها، قبرستان ها و تمام اماكني كه كه يك فرد مي تواند در آنجا حضور داشته باشد حاضر شوند. از همان ابتدا نسبت به اين پديده شوم مقاومت صورت مي گرفت. روحانيون مقاومت خاص خودشان را دارند. در اسناد مربوط به كشف حجاب آمده كه در جاي جاي ايران روحانيون و علما با اين پديده مخالفت مي كنند، اما در حد مقدورات خودشان. مرحوم آيت الله حاج آقاحسين قمي از مشهد به تهران مي آيد تا پيام اعتراض علماي مشهد را به رضاخان برساند، در مشهد آشوب و درگيري هايي به وجود مي آيد كه به قيام مسجد گوهر شاد -كه هم ضد كلاه است و هم ضد كشف حجاب- مي انجامد

.

رضاخان علاوه بر صدور فرمان كشف حجاب به وزراي خود دستور مي دهد تا هر وزير، جشني را تحت عنوان جشن كشف حجاب در وزارتخانه خود برپا كند و همسر و دخترانش را با سر برهنه به اين مراسم بياورد. همچنين كارمندان آن وزارتخانه نيز موظف بودند تا اين دستور را اجرا كنند و با همسران و دخترانشان -در حالي كه حجاب نداشتند- به اين مراسم بيايند

.

 اين مساله تلاطمي را در جامعه به وجود آورد و در گزارش ها آمده كه بسياري از كارمندان و تعدادي از وزرا در مقابل اين مساله از خود مقاومت نشان دادند. به عنوان مثال صدرالاشراف -كه در آن دوره وزير عدليه بود- مي گويد كه رضاخان مرا فراخواند و از من خواست تا جشني را بر پا كنم و همسر و دخترانم را با سر برهنه به اين جشن بياورم؛ وقتي كه به خانه رفتم و اين مساله را با همسرم در ميان گذاشتم گفت كه من طلاق مي گيرم و حاضر به اين كار نمي شوم. صدرالاشراف با اين دست و آن دست كردن، برگزاري جشن را به تاخير مي انداخت. رضاخان به سراغش آمد و گفت كه چرا جشن را برگزار نمي كني؟ صدرالاشراف مي گويد كه اگر شما اجازه بدهيد اين مساله را از رده هاي پايين تر شروع كنيم. رضاخان مي گويد تا تو اين كار را نكني، رده هاي پايين تر اين كار را نمي كنند. صدرالاشراف به خانه مي آيد و به همسرش مي گويد كه پاي مرگ و زندگي در ميان است و بايد اين كار انجام شود.

همسرش ناچار اين مساله را مي پذيرد. صدرالاشراف مي گويد آن شب همسر و دخترانم بدون حجاب در مجلس كشف حجاب حاضر شدند، از فرداي آن روز زنم از غصه به بستر بيماري افتاد و تا يك سال بعد كه جنازه اش از خانه خارج شد، از خانه بيرون نيامد

.

در رده هاي بالا و وزرا وضع به اين گونه بود، اما در رده هاي پايين تر تعدادي از كارمندان مرد و افسران دست به خودكشي زدند و به خانواده هايشان نيز حكم كردند كه آنها نيز با خوردن ترياك خود را بكشند. زنان ايراني حتي زنان مسئولين، عمدتا كلاه هايشان را پايين داده و يقه هاي پالتوهايشان را بالا كشيده و كز مي كردند تا موهايشان ديده نشود. البته بعدا رضاشاه دستوري صادر كرد مبني بر اين كه زنان حق ندارند كلاه هايشان را پايين كشيده و يقه پالتوهايشان را بالا بكشند. مرحله بعدي، برخورد خياباني است؛ به گونه اي كه هيچ زن روستايي از اين قاعده مستثني نماند. ماموران در روستاها زنان و دختران را مورد حمله قرار داده و چادر از سر آنان مي كشيدند و بر سر نيزه كرده و آتش مي زدند حتي به خانه هاي مردم مي ريختند و صندوق خانه را تفتيش كرده و اگر چادر پيدا مي كردند به شدت برخورد مي كردند.

 بر اساس قانون هر زن چادري اگر دستگير مي شد شوهرش هم مورد مجازات قرار مي گرفت با اين بهانه كه تو بايد جلوي همسرت را بگيري تا با حجاب در معابر حاضر نشود. گزارش هاي متعددي از ضرب و شتم زنان و حتي زنان باردار وجود دارد به گونه اي كه فرزندان زنان باردار در اين كتك كاري ها سقط شده بودند.

زنان متدين از سال 1314 تا سال 1320 تقريبا مي توان گفت كه از خانه خارج نشدند مگر به اجبار و در مواقع ضروري كه آن هم درگيري با ماموران را به دنبال داشتاز طريق پشت بام هاي خانه ها ترددهايشان را انجام مي دادند، آن هم براي رفع حوائج ضروري. برخي از خانه ها كه به هم نزديكتر بودند با كندن ديوار و ايجاد تونل رفت و آمدهايشان را از اين طريق انجام مي دادند تا از گزند ماموران و برخورد آنان و برداشته شدن حجابشان مصون باشند. در بخشنامه كشف حجاب، حضور زنان با حجاب در حتي حمام عمومي، قبرستان ها، مشاهد و زيارتگاه ها و سوار شدن در اتوبوس ها و وسائل عمومي ممنوع بود

.

گزارشي از شهر مشهد وجود دارد كه فرماندار مشهد (پاكروان) در نامه اي به شاه مي گويد كه از ديروز تردد زنان با حجاب در معابر عمومي در مشهد ممنوع شده، از فردا حضور زنان با حجاب در حرم مطهر امام رضا(ع) نيز ممنوع خواهد شد و به خدام حرم دستور داده شده بود تا از ورود زنان با حجاب به حرم جلوگيري كنند كه اين مساله اوج خباثت و خشونت رضاشاه و ماموران و گماشتگان او را نشان مي دهد.

رضاشاه براي اين كه به همه نشان بدهد كه در اجراي اين پروژه مصمم است، در مراسم كشف حجاب كه در دانش سراي عالي برگزار مي شد، زنان و دختران خود را بدون حجاب حاضر كرد. البته بعضي از گزارش ها نشان مي دهد كه بعضي از زنان رضاشاه هم از اين مساله راضي نبودند، هرچند آنان در آينده حجاب ظاهري و باطني را برداشتند اما در آن مقطع يك نوع نارضايتي در گفتار زنان رضاشاه ديده مي شد. آنان با اجراي اين پروژه مدعي بودند كه ايران متمدن شده و به جرگه كشورهاي آزاد و متمدن پيوسته است.

همزمان فشار به نيروهاي مذهبي و شعائر ديني افزايش پيدا كرد، ممنوعيت مراسم عزاداري و سفر به عتبات با جديت تمام پيگيري مي شد و رضاشاه به دنبال اين بود تا پروژه اي را كه انگليسي ها به وي ديكته كرده بودند، به بهترين وجه اجرا كند و هر گونه مخالفتي با سركوب و كشتار پاسخ داده مي شد؛ نظير آنچه كه در گوهرشاد مشهد رخ داد.



رضاخان اساسا فردي است كه از تربيت ديني محروم است و انساني ضدهنجار بوده و با هنجارهاي اجتماعي مخالف است، از 14 - 15 سالگي وارد قواي قزاق شده و در اصطبل قزاقخانه به كار گرفته مي شود. از همان ابتدا سايه پدر بالاي سرش نبوده و در همان زمان هم بحث هايي مبني بر اينكه پدر وي كيست، مطرح بوده است. پس از ورود به تهران در خانه دائي اش -كه برخي معتقدند بهائي بوده- ساكن مي شود. در تهران و در سرچشمه به حمالي و زماني را هم در حمام به دلاكي مشغول بوده است. گزارش هاي متعددي از چاقوكشي رضاخان در حال مستي منتشر شده و به طور كلي رضاخان جزو لات هاي تهران به شمار مي رفته است. سفير وقت هلند در ايران در خاطرات خود مي نويسد كه روزي به مجلس حاج آخوند بابي -كه يكي از سران بهائيت در ايران بود- رفتم. پايان جلسه، قزاقي در رابطه با آينده ايران از من سؤال كرد؛ بعدها فهميدم كه آن قزاق به پادشاهي ايران رسيده است. انگليسي ها نيز براي كودتا و به دست گرفتن قدرت در سال 1299 به دنبال كسي بودند كه نه شيعه اثناعشري خالص و نه به قوانين اجتماعي پايبند باشد تا كه مجري محض دستورات آنان باشد. بدين ترتيب انگليسي ها، فردي بي سواد و اوباش را به سلطنت ايران گماشتند و با اين كار خود، بزرگ ترين توهين را به ملت ايران كردند.


سخن آخر
مقوله كشف حجاب در ايران با تمهيداتي در ايران پيش رفت و در ادامه، اين طرح با كشتار و خونريزي در مسجد گوهرشاد و سركوب مردم پياده شد. اهداف استعماري در پشت اين ماجرا قرار داشت و مكرر در مطبوعات فمينيستي آن دوره تبليغ مي شد كه زن، تا زماني كه در قيد حجاب باشد نمي تواند فعاليت هاي اجتماعي داشته باشد. انقلاب اسلامي اين تفكر را زير سؤال برد.


البته قبل از اين هم اين تفكر زير سؤال بود، ما در نهضت مشروطه و نهضت تحريم تنباكو شاهد حضور زنان متدينمان هستيم؛ اما انقلاب اسلامي مهر ابطالي بر اين تفكر و اين ادعا زد. در جريان انقلاب اسلامي و تظاهراتي كه صورت مي گرفت، تظاهرات معروف تاسوعا و عاشوراي سال 57، 17 شهريور 1357، عيد فطر 1356 و 57، شاهد حضور گسترده زنان و نقش آفريني آنان هستيم. خوشبختانه سياست هاي استعماري نتوانست زنان متدين ما را از حجاب دور كند؛ هرچند جامعه ما از اين مساله آفت خورد، اما ما هنوز شاهد حضور زنان محجبه در همه صحنه ها در كشورمان هستيم.

 جالب است بدانيد زماني كه رضاشاه از ايران خارج مي شد زنان با حجاب به خيابان ها آمده بودند و عليه رضاشاه شعار مي دادند و مي گفتند وقتي كه مهتر بودي از حالا بهتر بودي؛ و منظورشان از مهتر، مهتري اصطبل سفارت هلند و قزاقخانه بود. حضور زنان محجبه در خيابان به هنگام خروج رضاشاه از ايران و شعار آنها عليه وي پاسخ دندان شكني بود به 20 سال دين ستيزي او

البته دين ستيزي و مساله كشف حجاب در دوره محمدرضا پهلوي نيز مي خواست ادامه پيدا كند كه در دو سال اول سلطنت محمدرضا شاهد رشد جريانات مذهبي در كشور و حضور دوباره مردم در اقامه شعائر ديني و سفرهاي زيارتي هستيم و كسروي هم در شيعه گري با ناراحتي به آن اشاره مي كند و مي گويد كه رضاخان به خوبي جلوي حجاب زنان را گرفته بود اما با رفتن او گرايش به حجاب و به طور كلي به مسائل ديني تشديد شد.


در اين دوره شاهد برخورد آيت الله كاشاني با يك سرباز انگليسي هستيم كه مي خواست به ياد دوران رضاخان حجاب زن محجبه اي را در خيابان بردارد. آيت الله كاشاني با ديدن اين صحنه از درشكه پياده شده و به سمت سرباز انگليسي رفته و سيلي به گوش او مي زند. پس از اين، در مكاتبه اي از شاه خواسته مي شود كه ديگر در خيابان ها و معابر كسي متعرض زنان محجبه نشود.

البته پسر رضا شاه، سياست هاي ضدديني پدر را در قالبي ديگر و البته وسيع تر پي گرفت.

 

 

 

((((شكست مسلمانان و زوال اسلام در اندلس))))

اَندُلُس كه امروز اسپانيا ناميده می شود در سال 711 ميلادى به تصرف مسلمانان در آمد با آن كه اروپا در حالت توحش و قرون وسطائى مىزيست، مسلمانان اسپانيا را باوج تمدن و دانش رساندند.

دكتر گوستاولون دانشمند معروف فرانسوى در اينباره می نويسد:در زمان مسيحيان اسپانيا قبل از اعراب، تمدن و آبادى جز همان مقدار كه وحشيان گوت داشتند در اين كشور بچشم نمى خورد، اعراب مقارن باپايان فتوحات خود در اين سرزمين دست به اصلاحات و عمران و آبادى زده و در زمانى كمتر از صد سال توانستند زمينهاى لم يزرع و موات را زير كشت و زرع در آورده و شهرهائى كه بصورت ويرانه در آمده بود از نو بسازند و بناهاى بسيار عالى و مهم در آنجا بنا كنند و از طرفى ارتباطات خارجى با كشورهاى ديگر برقرار سازند.

سپس دست به ترويج علوم و دانش زده بهمين منظور كتب يونانى و لاتينى را به زبان عرب ترجمه كردند، دانشگاههاى بزرگى تاءسيس نمودند كه يكى از همين دانشگاهها مدت زمانى مركز نشر علوم و معارف در تمام قاره اروپا شده بود...و در حقيقت قرطبه براى مدت سيصد سال مترقى ترين شهرهاى دنياى آنروز بوده است.

مسلمانان حدود 800 سال در اسپانيا قدرت را در دست داشتند و اسپانيا در اين مدت مهد علم و تمدن گرديده بود تا آنكه دشمنان با انتشار فساد و بى حجابى و رواج مشربات الكلى و بى بندوبارى و بالاخره در اثر اختلاف زمامداران حكومت مسلمانان ساقط گرديد.

بلكه طبق نوشته دكتر گوستاولوبون: بعد از سقوط حكومت مسلمين، نخست مسلمانان را بزور وادار به قبول دين مسيح كردند، سپس محكمه هاى تفتيش عقائد، دستور سوزاندن اين تازه مسيحيان را داد.

ببهانه اينكه اينها واقعاً به دين مسيح در نيامده اند و بقيه را وادار به مهاجرت كردند. در سال 1610 ميلادى دولت اسپانيا دستور داد تمام اعراب از اسپانيا بيرون روند و مهاجرت كنند اعراب كه با اين دستور ناچار بجلاى وطن گشتند در سر راه كه می خواستند از اسپانيا هجرت كنند بيشترشان بدست مسيحيان كشته شدند آنگاه بنقل از راهب بليدا مىگويد: 4/3 اين مهاجران در اثناى مهاجرت كشته شدند.

و اضافه مىكند: و او (بليدا) همان كسى است كه كاروان يكصد و چهل هزار نفريشان را كشت. اين مورخ معروف فرانسوى بنقل از سديلو مورخ معروف مىنويسد: از زمانى كه فرديناند اسپانيا را فتح كرد، تا آخرين مهاجرت اعراب سه ميليون نفر از نفوس اسپانيا كاسته شد.

مى بينيم چگونه يك ملت مسلمان بر اثر فساد؛ حكومت، فرهنگ، دين و حتى جان خود را از دست دادند.

آرى اينست نتيجه جوامعى كه از مسير فطرت منحرف گشته و در گرداب فساد غوطه ور شده اند. باشد كه كشورهاى اسلامى از آن درس عبرت بگيرند.

پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: لا يُلْدغ الْمُؤمِن مِنْ جُحرٍ مَرَّتَين

مؤمن هرگز از يك سوراخ دو بار گزيده نمى شود.