بی مقدمه به همسرت بگو: « حال دلت چطور است؟ »

خیلی از جوانان ما این روزها خوشبختی را داشتن ماشین و خانه و سفرهای خارجی لوکس می دانند چه اینکه اگر اینها را نداشته باشند در هیچ کجا احساس خوب و خوشبختی ندارند و خود را بدبخت می دانند. اما شاید بهترین تعریف را از خوشبختی ائمه ما در دین کرده باشند که با تعاریف امروزه از خوشبختی فرسنگ ها فاصله دارد
تجلیل از «فاطمه رحیماویان» ، عکاس حادثه تروریستی اهواز


«فاطمه رحیماویان» عکاس خبرگزاری فارس که در حین حادثه و حمله تروریستی گروهک تکفیری به مردم بیگناه و رژه نیروهای مسلح در اهواز، صحنهها و تصاویری شجاعانه را از غیرت و رشادت مردم، سربازان و پاسداران خلق کرده بود، عصر دوشنبه ۲ مهر ۱۳۹۷ با حضور در دفتر خبرگزاری فارس توسط پیام تیرانداز مدیرعامل این خبرگزاری مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.
نشست رسانهای عفاف و حجاب از منظر اقوام و ادیان


حجاب «مریم بوجیتو » و دموکراسی فرانسوی

حجاب «مریم بوجیتو » و دموکراسی فرانسوی
تولد "آوا" پس از زلزله
همسر شهید محسن حججی
به بهانه شهادت "شهید حججی"، همسرجوانش جزئیاتی را از نحوه خبردار شدن از اسارت و شهادت این شهید را روایت میکند. در زیر قسمتی از این گفتگو را میخوانید.
▪️از اسارت محسن چطور باخبر شدید؟
▫️سه شنبه بود که عکس محسن را در تلگرام دیدم.
▪️همان عکس معروفی را که محسن را اسیر داعشیها نشان میدهد؟
▫️بله همان عکس را دیدم. من تلگرام محسن را روی گوشی خودم نصب کرده بودم، یک دفعه دیدم دریکی از گروههایی که با دوستانش داشت، عکسی را فرستادند و گفتند برای آزادی این اسیر دعا کنید. من عکس را باز کردم و دیدم این اسیر محسن من است.😔
▪️چه حالی داشتید؟
▫️انتظار اسارتش را نداشتم بهخاطر همین شوکه شدم اما چون محسن از من خواسته بود کمک کنم در مسیر شهادت باشد، آرزو کردم که به همان هدفش برسد .🕊
من میدانستم که اگر محسن الان هم شهید نشود،اول و آخر شهید میشود،چون مسیرش شهادت بود و با تمام وجودش شهادت را میخواست.🕊
▪️همسر شما در این عکسی که منتشر شده، آرامش عجیبی دارد، آنقدر که این آرامشش نظر همه را جلب کرده و در این چند روز خیلی ها از اسیری میگویند که بدون ذرهای ترس مقابل داعشیها ایستاده. خودتان محسن را در این عکس چطور دیدید؟
▫️همان طور که بود دیدم. شما این عکس را نگاه کنید، انگار نه انگار که شوهر من تیر خورده و اسیر دست داعشی هاست، عکس طوری است که انگار محسن، آن نیروی داعشی را اسیر گرفته . به چشمهای شوهر من نگاه کنید، اصلا ترس در این چشمها نیست، همهاش شجاعت است، دلیری است، محسن توی این عکس مثل کوه است، با صلابت است.✌️
بگذارید یک خاطرهدیگر برایتان تعریف کنم،من امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر «یازهرا» حکاکی شده بود. وقتی محسن میخواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی. گفت من این یکی را با خودم میبرم، من از اینها بهخاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم،من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم. بعد من در این تصاویری که بعد از شهادت محسن از پیکر بیسرش منتشر شده،دقت کردم دیدم این انگشتر دستش نبود. مطمئتنم که داعشیها انگشتر او را از دستش درآوردهاند چون اسم حضرت زهرا(س) رویش حک شده بود.😔
▪️خبر شهادت محسن را کی شنیدید؟
▫️ساعت سه بامداد چهارشنبه...
من اصلا خواب به چشمم نمیآمد، بعد از اینکه عکس اسارتش را دیده بودم مدام فکر میکردم که الان محسن در چه حالی است، یک دفعه دیدم در گروه های تلگرامی زدند که شهید بیسر،شهادتت مبارک... 🕊🌷🕊
دیدم این شهید بیسر، محسن من است.😔 همان موقع فهمیدم که محسن به آرزویش رسید. من افتخار کردم که محسن شهید شده ،گفتم خدایا شکرت که محسن به آرزویش رسید.
همان موقع فکرکردم که چقدر شوهرمن پیش اهل بیت عزیز بود که از هرکدام یک نشانهگرفت و شهید شد. دیدم دشمن برای امام علی(ع) خنجر کشید، برای همسر من هم خنجر کشید، سر شوهرمن را مثل امام حسین(ع) ازتن جدا کردند، محسن مثل علی اکبر جوان بود، مثل حضرت زینب(س) اسارت کشید... دیدم ارادت شوهر من به اهل بیت آنقدر زیاد بود که از هرکدام یک نشانه گرفت و شهید شد.❤️
▪️یعنی تصویر پیکر بی سرهمسرتان را هم بعد از شهادت دیدید؟
▫️بله من تصویر بدن بیسرش را دیدم، خیلیها به من گفتند که این عکس را نبین، گفتند تو همان عکسی را ببین که محسن استوار ایستاده و اسیر شده، این یکی را نگاه نکن. اما من گفتم نه اینطور نگویید، مگر حضرت زینب(س) در مجلس یزید نفرمودند که «ما رایت الا جمیلا.» من هم هیچ چیز جز زیبایی در این مسیر، در این عکس نمیبینم.
دین و اخلاق در ازدواج مهم است

قال الامام الرضا علیه السلام:
اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...
امام رضا علیه السلام فرمود:
هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید
و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...
میزان الحکمة، ج 4، ص 280
و به زنا نزديك مشويد به درستى كه آن فحشا و راهى بد است

و به زنا نزديك مشويد به درستى كه آن فحشا و راهى بد است
دانلود کتاب مسئله حجاب نوشته شهید مطهری
دریافت و دانلود فایل pdf کتاب " مسئله حجاب " نوشته شهید مرتضی مطهری
از مقایسه دو واژهی «حجاب» و «عفاف» معلوم می شود که هر دو در اصل معنای منع و جدایی مشترکاند. با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و برخاسته از درون است؛ البته با توجه به تأثیر متقابل ظاهر و باطن بر یکدیگر، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و حیای باطنی ارتباط وجود دارد.
اینها هم عرب هستند؟!



صاحب موکب میرود و اندکی بعد یک چای میآورد که زیر استکان آن چندهزار دینار عراقی است. با شرم و حیای خاصی آن را تعارف میکند و میرود. زائر ایرانی گیج و مبهوت مانده، مانند کشتیگیری که ضربهفنی شده، توان بلند شدن از تشک را ندارد.
من یک بانوی مسلمانم

💔🌸💦سلام بر فرهیختگان خوش چهره..... 🌂✨🍃
🌸🌸من یک بانوی مسلمانم🌸🌸
🌹ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ ...
🌹ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...
شیخ زکزاکی در اجلاس بینالمللی زنان و بیداری اسلامی - 1391
خبرگزاری فارس:
اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی با حضور بیش از 1300 زن فعال در عرصه بیداری اسلامی از 85 کشور جهان در تاریی 1391/4/20 در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.

این عکس را از آرشیو خبرگزاری فارس در سال 1391 پیدا کردم که در آن شیخ زکزاکی در کنار آیت الله جنتی در اجلاسیه ای با موضوع " زنان و بیداری اسلامی " نشسته اند



منبع : فارس
چگونه ام البنین(س) همسر امام علی(ع) شد؟ / چرا ایشان را ام البنین خواندند؟
چرا ایشان را " ام البنين " خواندند ؟!
فاطمه کلابیه ، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای « فاطمه » ، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را " ام البنين " صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بیمادری آنها را آزار ندهد.
یادمان باشد "فاطمه الزهرا(س) " تنها و تنها 18 سال داشت
جهاد زن ، خوب شوهر داری کردن است

جهاد زن ، خوب شوهر داری کردن است.
«جهاد المرأة حسن التبعّل»
نظری بر ساختار و کارکرد سازمان های زنان در دوره رضاخان

پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه و در پی تغییر و تحولات اجتماعی مورد نظر استعمار، بهویژه در زمینه فعالیتهای زنان، او تحت عنوان آزادی زنان و در واقع به تقلید از غرب اقدام به تشکیل جمعیتهای زنان کرد و برای راهاندازی این گروهها از کسانی کمک گرفت که اعتقادات دینی درستی نداشتند و تنها نشانه پیشرفت و تمدن در نگاه آنان اقتباس الگوهای غربی بود. (1)
«جمعیت های زنان » درطریق ساختار شکنی فرهنگی
برای تحقق این اهداف نیاز به سازمانها و مراکز متعددی بود تا برنامههای استعمار در جهت امحای ارزشهای دینی و جایگزینی الگوهای غربی در سراسر کشور و در جامعه مذهبی ایران اجرا شوند.
یکی از این نهادها جمعیتهای زنان بودند که تحت لوای آزادی زن از یوغ ستم سعی داشتند به شکل عمیقی در جامعه زنان نفوذ کنند و ارزشهای دینی آنان را تغییر دهند و از این طریق نهاد خانواده و ارزشهای دینی و ملی را مورد هجمه قرار دهند.
پری غفاری کیست؟؟؟ ... زیر پوست دربار
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛روزهای جدایی محمدرضا از همسر نخستیناش، «فوزیه» روزهایی بود که عرصه را برای حضور «پری غفاری» (پروین غفاری) فراهم آورد. داستان دخترکی جوان که البته سودای ملکهشدن در ذهن داشت و با وساطت مادر و البته دوست و یار غار محمدرضا شاه حسین فردوست، پا به دربار گذاشت و مدتی شاه جوان را سرگرم کرد و بعد اما با ورود ثریا اسفندیاری به زندگی شاه، رانده شد. و این طور کاخ آرزوهای دخترک جوان فرو ریخت.باید بعضی کاباره ها و سینماها را تعطیل میکردم

یکی از روزهای آخر عمر شاه در قاهره بود . خبرنگار بیبیسی از او پرسید :
« آیا احساس پشیمانی دارید ؟ »
شاه جواب داد :
« شاید در تقسیم املاک بین محرومان تعلل کردم . شاید نباید این طور با روحانیت در می افتادم و شاید نمیبایست مسیر غربی ترقی را چنین می پیمودم . باید تجارت مشروبات الکلی را قدغن میکردم .
بعضی کاباره ها و سینماها را تعطیل میکردم و با مواد مخدر مبارزه میکردم . حالا بعد از مرگم ، تنها سگ خانوادگیمان برایم خواهد گریست و دیگر هیچ ! »
مراسم اختتامیه جشنواره مردمی فیلم عمار / امیدوارم به سیمرغ حقیقی برسیم
در بخش مستند جبهه فرهنگی لوح افتخار اول این بخش به «مسیر هشت میلیمتری» به کارگردانی محمد صفا، و دومین لوح افتخار به «از ساقه تا صدر» به کارگردانی امیر مهریزدان هدیه شدو مهر یزدان هدیه خود را به فرزند شهید صدرزاده تقدیم کرد. این اقدام با واکنش شگفتانگیز حاضران در سالن مواجه شد. فانوس این بخش به اثر «معلم» به کارگردانی محسن اردستانی رستمی و جایزه ویژه هیأت داروان به «بار دیگر مردی که دوست میداشتم» به کارگردانی محمدحسن یادگاری تقدیم شد.
او پس از دریافت جایزه خود از خانواده نادر ابراهیمی و ابراهیم حاتمیکیا به دلیل همراهیهایشان تشکر کرد و بااشاره به خانوادههای شهدا که در دو ردیف اول نشسته بودند، گفت : امیدوارم به سیمرغ حقیقی برسیم که این بزرگواران رسیدند (اشاره به خانواده های شهدای حاظر در مراسم) و نه سیمرغ بلورین که شاید ارزشی نداشته باشد.
متن فارسی و انگلیسی نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی
متن فارسی و انگلیسی نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی
« امروز، تروریسم درد مشترک ما و شما است »
Today terrorism is our common worry
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
آیتالله خامنهای طرح تازهای برای سخنرانیها و مباحثشان در مسجد امام حسن علیهالسلام ریختند:
«تبیین رئوس و اصول کلی اندیشهی اسلامی با تکیه بر قرآن کریم». قرار بود اصول اصلی اعتقادت اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود؛ به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی قرآن کریم به شمار میآمد. ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، بهترین زمان برای ارائهی این مباحث بود.

به نقل از : سایت آیت الله خامنه ای
من " امل بودن " را ترجیح می دهم به این " تمدن ننگین "

وقتی بچه آوردن عار
ولی " سگ بازی " افتخار می شود
من امل بودن را ترجیح می دهم
به این " تمدن ننگین "
دختر شینا
مقام معظم رهبری درباره کتاب " دختر شینا " فرمودند:
کتاب خوبی بود. هم داستان خوبی داشت و هم خوب به جزئیات توجه کردید. واقعاً همسران شهدا اجر فراوانی دارند و نصف اجر شهدا متعلق به همسر و خانواده آنها است.

«دختر شینا» یکی از هزاران روایت ناگفته همسران شهدا است.
همسرانی که با تمام وجود تلاش کردند تا ضمن حفظ کانون خانواده خود، پشتیبان و مایه دلگرمی همسرانشان باشند. در بخشهای پایانی این اثر میخوانیم:
««... کمی بعد با پنج بچه قد و نیمقد نشسته بودم سرخاکش باورم نمیشد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم. نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش میآمدند.
از خاطراتشان با صمد میگفتند. هیچکس را نمیدیدم هیچ صدایی نمیشنیدم. باورم نمیشد صمد من آن کسی باشد که آنها میگفتند.
دلم میخواست سریعتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچهها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه هایم را بو کنم. آنها بوی صمد را میدادند.
هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدی سه ساله مرد خانه ما شد... .»
















این وبلاگ به نیت احیای امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی و همچنین فضای حقیقی