عفت ‌ورزي و عفاف‌ محوري

پيامبر (صلوات الله علیه و آله) روزي از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال پرسيدند: «چه روش و سيره اي براي زندگاني بانوان بهتر است؟»

هرکس به فراخور معرفت خويش جوابي مي داد؛ اما هيچ جوابي پيامبر را قانع نمي ساخت. در اين هنگام سلمان فارسي که در آن روزگار پيرمردي باوقار و پرذکاوت و در ميان آن جمع، به لحاظ ايمان و معرفت بالاتر بود، با خود انديشيد که پاسخ اين سؤال دقيق از سطح عمومي انديشه مردان فراتر است. از اين روي، در بحبوحه اظهار نظرهاي گوناگون، خود را به خانه زهرا (سلام الله علیها) که متصل به مسجد پيامبر بود، رسانيد و پاسخ پرسش پيامبر را از يگانه دخترش جويا شد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در پاسخ سؤال پدر فرمودند: براي زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم نيز ايشان را نبينند.

سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پيامبر دانستند که اين پاسخ از خود سلمان نيست؛ از اين روي پرسيدند: «اين جواب را از که آموختي؟» سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسيدم و چنين پاسخ شنيدم.

پيامبر در اين هنگام فرمودند: پدرش به فدايش باد. ...به راستي که فاطمه پاره اي از وجود من است.25

اين روايت معروف با عبارت هاي مختلفي، در منابع پرشماري از کتاب هاي حديثي، اخلاقي و تاريخي شيعه و سني موجود است.

استفاده حضرت زهرا (سلام الله علیها) از کلمه «خير»، خود گوياي اين حقيقت است که سيره مذکور يک رُجحان و مزيت است؛ به ديگر سخن، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در مقام بيان يک امر ايده آلي و ترجيحي مي باشند؛ امري که رعايت آن رجحان و برتري دارد و مادامي که ضرورتي پيش نيامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.

باري، در شرايطي که نيازي به ارتباط زنان با مردان نيست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هيچ مرد نامحرمي تماس نداشته باشند و «خانه‌محور» باشند. اين امر، رجحاني است و هرگز به معناي ممنوعيت قانوني حضور بانوان در جامعه نيست. از ديدگاه اسلامي زنان مي توانند در صورت نياز، با رعايت ارزش ‌هاي اسلامي و اخلاقي به عرصه هاي اجتماعي وارد شوند و هيچ منعي از آن نمي باشد؛ به عبارت ديگر، حکم بيان شده در روايت، يک توصيه اخلاقي ترجيحي است؛ نه يک حکم قانوني تکليفي.